برگه:Tarikhe 500 Saleh Khouzestan.pdf/۱۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

واسط و هویزه جستجوی جایی می‌کرد که بنیاد فرمانروائی گذارد و بدینسان مردم بیگناه را کشتار و تاراج می‌نمود پادشاه ایران و ترکستان شاهرخ میرزا پسر تیمور لنگ معروف بود که هرات را نشیمن گرفته و عراق عجم و آذربایجان را به جهانشاه قرافوینلوی مشهور سپرده و فارس و خوزستان را نیز به نوه خود عبداللّه سلطان بخشیده بود.

عبداللّه هم در شیراز نشیمن گرفته و خوزستان را به شیخ ابو لخیر جزری معروف داده بود که او هم به نوبت خود در شوشتر جای گرفته و هویزه و آن نواحی را به پسر خود شیخ جلال سپرده بود.

از سوی دیگر میرزا اسپند برادر جهانشاه از سال ۸۳۸ به بغداد دست یافته به استقلال حکم می‌راند و از جهانشاه و شاهرخ فرمان نمی‌برد. ولی واسط و شهرهای جنوب عراق بدست گماشتگان عبداللّه سلطان بود که سیدمحمد بنام مغول یاد می‌کند.

این میرزا اسپند همان است که چون شیعی متعصب بود به پیروی سلطان محمد خدابنده معروف که علامه حلی را از حله به سلطانیه خوانده و میانه او و علمای سنی مباحثه برانگیخته بود این نیز شیخ احمد بن فهد را از حله به بغداد خوانده او را به مباحثه با سنیان برانگیخت. نیز به پیروی خدابنده سکه بنام دوازده امام زد.

در این زمان کیش شیعه جنبشی کرده و در ایران و عراق عرب و این پیرامون‌ها روزبروز رونق و نیرو می‌یافت و این خود یکی از وسایل پیشرفت کار سیدمحمد گردید چه او از خاندان شیعی بود و خویشتن نیز تعصب شیعی نشان می‌داد و این بود که گذشته از هواداری شیعیان از او در همه‌جا پادشاهان و فرمانروایان پیرامون هم با او راه مسامحه پیموده به کندن ریشه‌اش نمی‌کوشیدند چنانکه خواهیم دید.