برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۸۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۷۱

آب ریخته بود و او را خشمگین کرده بود و چون این دوتن با هم نزاع کردند و بانگشان برخاست آقا محمد خان بیشتر خشم گرفت و فرمان داد هر دورا بکشند. صادق خان شقاقی که از سرکردگان معروف لشکر او بود شفاعت کرد و وی نپذیرفت و گفت چون شب جمعه است فردا آنها را بکشند.

برخ یاز نزدیکان وی برای سرجان ملکم حکایت کرده‌اند که درین هنگام اختلال حواسی درو پدید آمده و گرفتار جنونی شده بود و کارهای دیوانه وار می‌کرد و از آن‌جمله این کار بود. سرانجام آن دو تن یعنی صادقخان گرجی پیشخدمت و خداداد فراش با عباس نامی از خدمتگزاران وی همدست شدند و شبانه با خنجر کار او را ساختند.

برخی گفته‌اند که این کار بتحریک صادق‌خان شقاقی بوده چنانکه پس از کشته شدن آقا محمد خان جواهر او را برداشتند و نزد وی بردند و باو پناه بردند و وی پس ازین واقعه بیاری لشکریان خود دعوی سلطنت داشت.

بدین‌گونه شب جمعه بیست ویکم ذی‌الحجهٔ ۱۲۱۲ آقا محمد خان در شست و سه سالگی پس از نوزده سال تاخت و تاز در ایران و دو سال پادشاهی از جهان رفت. یکی از شیرین کاریهای بسیار شگرف حوادث جهان اینست که دو تن که کارشان بیک‌دیگر بسیار شبیهست سر نوشتی مانند یکدیگر دارند.

نادر شاه از ۱۱۴۴ بنای تاخت و تاز را در جهان گذاشت و چهار سال بعد در ۱۳ رمضان ۱۱۴۸ در صحرای مقان یاران خود را گرد آورد و بوسایلی که پیش از وقت برانگیخته بود آنها را واداشت باو پیشنهاد پادشاهی ایران بکنند. در شب ۱۲ جمادی‌الاخره که گرفتار جنون خطرناکی بود در لشکر گاه فتح‌آباد نزدیک خبوشان (قوچان امروز) در شمال شرقی ایران بدست سرکردگان قاجار و افشار کشته شد.

آقا محمد خان ۴۹ سال پس ازو تاخت و تاز آغاز کرد و ۱۷ سال پس از آن و ۶۲ سال پس از تاج‌گذاری نادر بهمان‌گونه وسیله برانگیخت که یارانش سلطنت ایران را باو پیشنهاد کنند. دو سال ازان واقعه و ۵۲ سال پس از کشته شدن نادر در نزدیکی شهر شوشی در شمال غربی ایران و نزدیک همان جایی که نادر تاج بر سر گذاشته بود هنگامی که گرفتار جنون شده بود بدست خدمتگزاران خود کشته شد. بدین‌گونه دو تن که بخونریزی سر برکشیدند و هر دو زمینه چیدند که بسلطنت ایران برسند و هر دو در پایان زندگی دیوانه شده بودند یکی در شمال شرقی ایران و دیگری در شمال غربی این کشور شبانه بدست خدمتگزاران خود کشته شدند و بدین‌گونه بهره از دیوانگی خود بردند! نادر در ۲۸ محرم ۱۱۰۰ بجهان آمد و چون کشته شد شست سال و چهار ماه و ۱۲ روز از عمرش گذشته بود. آقا محمد خان در ۱۱۵۵ بجهان آمده بود و چون کشته شد نزدیک شست و سه سال داشت.