هیئت نظامی گاردان در ایران
ژنرال گاردان در راه که بسوی ایران میآمد چند تن از اعضای سفارت خود را از خود جدا کرد و از راه سوریه و حلب و بغداد روانهٔ ایران کرد تا درین راه مطالعات نظامی و جغرافیایی بکنند ولی عدهٔ بیشتر با وی از راه آسیای صغیر رهسپار شدند و در ۱۰ سپتامبر ۱۸۰۷ (۷ رجب ۱۲۲۲) از استانبول راه افتادند. گذشته از اعضای رسمی سفارت چند تن مترجم و صنعتگر و خدمتکار همراهشان بود و اعضای سفارت ایران هم با وی همراه بودند و روی همرفته با رییس کاروان پنجاه وسه تن میشدند و نود اسب و استر همراه داشتند.
از میان اعضای سفارت چند تن شرح این سفر را نوشتهاند از آنجمله ژنرال ترزل یاد داشت هایی داردکه ژنرال ژ. ب. دوما[۱] تدوین کرده و ترجمهٔ آن را آقای عباس اقبال در ۱۳۰۷ در طهران انتشار داده است. ژنرال فابویه نیز دربارهٔ ایران یاد داشت های بسیار دارد و بجز ده پانزده نامه که از ایران بخویشاوندان و ببرادرش نوشته سفرنامهٔ خود را نیز تدوین کرده و قدم بقدم با دقت کامل شرح سفر خود را یاد داشت کرده است و نیز گزارشهای فراوان در مسایل مختلفی که باو رجوع کردهاند و مطالعاتی که در اصفهان کرده ترتیب داده است. تانکوانی مترجم سفارت نیز بیکی از آشنایان خود خانم ث. ب.[۲] یک سلسله نامهایی نوشته که در دو مجلد باین عنوان «نامهایی دربارهٔ ایران و ترکیه آسیا از ژ. م. تانکوانی، چاپ پاریس در دو مجلد ۱۸۱۹[۳]» انتشار یافته است. درمیان افسران این هیئت شرح حال فابویه از همه جالب ترست زیرا که وی افسر توپخانه بود و ماموریت داشت در ایران توپ بریزد و چون وارد ایران شد دولت ایران تصمیم گرفت دو کارخانهٔ توپریزی در طهران و اصفهان دایر کند و اورا برای همین کار مدتی باصفهان فرستادند و بهمین جهت وی از همهٔ اعضای این هیئت در کارهای ایران آگاه تر و بیناتر شده بود. وی در خاطرات خویش مینویسد که در استانبول بتوپخانهٔ دولت عثمانی رفته و موادی را که در توپ ریزی در آنجا معمول بوده است در نظر گرفته و در سبک توپریزی ترکها مطالعه کرده و شرایط آب و هوا و عادات محلی را در نظر گرفته و کتابهایی چند که درین زمینه بوده است فراهم کرده و بدینگونه برای آمدن بایران مجهز شده است.