برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۲۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۱۳

اما همین زمینه که در چند قرن در مرزهای شمال شرقی یعنی در ماوراءالنهر فراهم شده و ریشه گرفته بود نخستین وسیله را برای رهایی ایران از چنگ تازیان فراهم کرد و پس از کوشش های فراوانی که مردم این سرزمین برای رهایی ازین قید جانکاه کردند سرانجام بازماندگان یکی از همین خاندانهای محلی که در ناحیهٔ سامان در خاک سمرقند حکمرانی مستقل داشتند و بهمین جهة ایشان را «سامان خداه» یعنی خداوندگار سامان می‌گفتند مستقل شدند و راه استقلال و بیرون آمدن از زیر بار خلیفهٔ تازی را بنواحی دیگر ایران آموختند و سلسلهٔ دلیر و ایران دوست سامانی بدین‌گونه فراهم شد.

سامانیان همینکه استیلای ترکان غربی را در دربار بغداد دیدند و متوجه خطر آن شدند چاره را درین دیدند که ایشان هم ترکان شرقی را به عنوان مزدور و زرخرید به خود بپذیرند و از اوایل قرن چهارم بدینکار دست زدند، غافل از اینکه ترکان ایلک خانی در ۳۸۳ سلسلهٔ ایشان را برخواهند انداخت و حتی زیردستانشان البتگین و سبکتگین که از همان افسران زرخرید ترک بودند بپادشاهی خواهند رسید و اندک اندک سایر طوایف ترک بایران راه می‌یابند و غز و ترکمانان و سلجوقیان را بپادشاهی میرسانند و پس از آن خوارزمشاهیان و قراختاییان که آنها نیز ترک بودند روی کار می‌آیند و ایشان هم راه را بر مغول باز می‌کنند و مغول هم روزی که از تاخت و تازهای دیوانه‌وار بسرزمین خود بر می‌گردند وسیله را برای انتشار ترکان در نواحی دیگر فراهم می‌کنند.

اما درین گیر و دار ترکان شرقی از ماوراءالنهر تجاوز نکرده و بایران امروز نیامده‌اند و یگانه سبب آن بوده است که ترکمانان در خوارزم و گرگان سر راهشان را گرفته‌اند و نگذاشته‌اند که از قلمرو ایشان بگذرند وانگهی ترکان شرقی جای آبادان و حاصل خیزی را برایگان بدست آورده بودند و نیرویی پرزورتر ازیشان پیدا نشد که ایشان را از آن ناحیهٔ حاصل خیز پرنعمت سواحل سیحون و جیحون براند و ترکان غربی بالعکس رانده شده‌اند و نیروی زورمندتری ایشان را از سرزمین خود بیرون کرده و بایران و کشورهای غربی آسیا رانده است و بهمین‌جهة بدلایل بسیار همهٔ ترکانی که درین نواحی غربی جای‌گزین شده‌اند از همان ترکان غربی بوده‌اند.

قاجارها از چه نژاد بودند

تاریخ‌نویسانی که تاریخ قاجارها را نوشته‌اند همه ایشان را از نژاد مغول دانسته‌اند، اما چون هیچگونه سند کتبی بکار نبرده‌اند این خود می رساند که تنها بگفته و میل سرکردگان این طایفه رفته‌اند. پیش ازین هم گفتم که بسیاری از طوایف ترک بازمانده و نبیرهٔ چنگیز و پادشاهان مغول بودن را افتخاری پنداشته و خود را به ایشان نسبت داده‌اند چنانکه