برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۱۶۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۱۳۹

مذاکرات صلح ایران و روسیه بهیانجی گری فرانسه

از اسنادی که پیش ازین نقل کردم پیداست که از یک طرف ناپلئون بوعده‌هایی که بایران کرده بود که منافع آن را در برابر روسیه حفظ کند پس از عهد نامهٔ تیلسیت دیگر پابست نبوده و هیچ حمایت جدی از ایران نمیکرده است. از سوی دیگر روسیه تقاضای متارکهٔ یک سالهٔ ایران را نمیپذیرفته و جداً مصر بوده استکه هرچه زودتر باید صلح برقرار شود، بالعکس می‌کوشیده است جنگ را یکساله ترک کند، شاید درین مدت فرجی برسد یا اینکه بتواند نیرویی فراهم کند. درین گیرودار ایران برای رضای ناپلئون با انگلستان قطع رابطه کرده بود و انگلیسها سخت ازین کار ناراضی بودند و می‌کوشیدند ایرانرا از خود بترسانند و وادارش کنند که با ناپلئون رابطه نداشته باشد. درین موقع روسها هم که با ناپلئون اتحاد کرده بودند وارد مخالفت با انگلستان شده و مانع بودند که ایران رابطهٔ خود را با انگلیس دوباره برقرار کند. گاردان ماموریت داشت میانهٔ ایران و روسیه را التیام دهد ولی اینکار ممکن نبود، زیراکه هیچ یک از دو طرف شرایط طرف دیگر را نمی‌پذیرفت. درین میان روسها هم چنانکه سابقا الکساندر امپراطور روسیه بمارشال گوداوپچ دستور داده بود و وی هم در نامه‌ای که بگاردان نوشته بود اطلاع داده بود درصدد بوده‌اند جنگ را از سر بگیرند. گاردان درین زمینه در تاریخ ۳ اکتبر ۱۸۰۸ (۱۳ شعبان ۱۲۲۳) نامه‌ای بشامپانیی وزیر امور خارجهٔ ناپلئون نوشته که ترجمهٔ آن بدین‌گونه است:

«طهران ۳ اکتبر ۱۸۰۸

آقای من،

دربار ایران با اطمینان بمواعیدی که ممکن بود من بآن بدهم آرام بود و آنهم بنا بر نامهٔ آقای مارشال گوداویچ بود که تا لشکریان فتحعلی شاه هیچ دشمنی نکنند و ایران هم در تصمیمات خود در برابر دشمن مشترک که انگلسستان باشد پایدار بماند ارتش روسیه هم از هر حمله‌ای بخاک ایران خود داری خواهد کرد. عالی حضرت از اتحاد صمیمانهٔ اعلی‌حضرتان امپراطور فرانسه و پادشاه ایتالیا و امپراطور روسیه آگاه بود و امیدوار بود که امپراطور الکساندر وساطت مخدوم عالی‌مقام مرا خواهد پذیرفت و در عهد نامهٔ صلح ایران با دربار سن‌پترزبورگ ممکنست در پاریس گفتگو کنند. چاپاری که آقای مارشال گوداویچ فرستاده وارد تبریز شده است. نامهایی که وی حامل آنها بوده و فورا آنها را بتوسط یکی از سوارهای شاهزاده عباس میرزا بطهران فرستاده‌اند همهٔ تصوراتی را که دربار حق داشت بکند باطل کرده و عالی‌حضرت و وزرایش را در منتهای اضطراب انداخته