برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۱۱۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۹۸

در لشکرگاه امپراطوری در فینکن شتاین در ۴ مه ۱۸۰۷ (۲۵ صفر ۱۲۲۲) منعقد شد و بامضا رسید.

امضای هوگ ب. ماره

امضای سفیر ایران

رونوشت مطابق اصلست وزیر روابط خارجی

ش. م. تالران، پرنس دوبنوان[۱]

پیداست که امضای این عهدنامه چه ولوله‌ای در محافل سیاسی اروپا و مخصوصاً در دربار روسیه و انگلستان که این عهدنامه بزیان آنها بسته شده بود میفگند. از جسارت فکری و بلندپروازی مخصوص ناپلئون عجیب نیست که چنین عهدنامه ای را در نظر گرفته باشد و چیزی که بسیار شگفتست سستی رای و بی خبری فتحعلی شاهست که حاضر شد در همسایگی روسیه و انگلستان با فرانسهای که در آن سوی جهان واقع شده بود و هیچ راهی بایران نداشت چنین قراری بگذارد و اعلان جنگ گستاخانه‌ای بانگلستان در برابر وعدهٔ واهی پس گرفتن گرجستان و نواحی دیگر از روسیه بعهده بگیرد.

امضای این عهدنامه هرچندکه موهوم بوده باشد و نتیجهٔ عملی از آن نگرفته باشند زیان سیاسی بسیار بزرگی بایران زد و آن این بود که دولت انگلستان بر بدگمانی‌های سابق خود نسبت بایران بدگمانی دیگر هم افزود.

نخستین بدگمانی انگلستان این بود که فرهنگ ایران و زبان فارسی و تجارت ایران در هندوستان نفوذ عجیب و فوق‌العاده‌ای داشت و درحقیقت هندوستان مستعمرهٔ فکری ایران بود و هر تجارتی که با هر کشور دیگری از جهان داشت بتوسط ایران بود. انگلیسیها برای اینکه در هند رسوخ کنند چاره‌ای جزین نداشتند که نفوذ ایران را براندازند و برای اینکه بدین نتیجه برسند راهی جز ضعیف کردن ایران و از پا درآوردن آن نبود و برای اینکار بهتر از همه این بود که هرچه بیشتر ممکن شود ایران را کوچک بکنند و منابع مهم ثروت راکه آن روز مخصوصاً نواحی حاصلخیز مغرب دریای خزر بود از دستش بگیرند و آن را گرفتار زد و خورد با هریک از همسایگان که ممکن باشد بکنند و همسایگانی که در آن زمان ممکن بود بجان ایران بیفتند در درجه اول دولت نیرومند تسارهای روسیه و درجه دوم دولت طماع عثمانی و در درجه سوم طوایف راهزن و بی‌انضباط و سرکش تازیان اطراف خلیج فارس بودند.

گذشته ازینکه فرانسه نیرومندترین دولت نظامی آن روزگار و حریف تاریخی انگلستان در هند آن سرزمین را از دور تهدید میکرد تسارهای روسیه هم باشتاب هرچه


  1. Ch. M. Talleyrand, Prince du Bénèvent