برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۱۰۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۸۹

در زمان یکاترین دوم پس از جنگ دوم با عثمانی که دولت روسیه نتوانست چنانکه می‌خواست آن دولت را از پای درآورد و ملل عیسوی بالکان را دست نشاندهٔ خود کند و و ظاهراً بپشتیانی آنها بر خیزد درباریان وی نقشهٔ دیگر از سوی دیگر طرح کردند. درین موقع اختیار دولت بدست پلاتون زوبف[۱] نام سروان سوار نظام افتاده بود که ملکه باو دل سپرده بود و وی مصمم شده بود برادرش والریان[۲] را بفرستد که ایران را بگیرد و روابط روسیه را با هندوستان برقرار کند و پس از آنکه شهرهای ایران را تصرف کرد و در هریک پادگانی گذاشت بر قلمرو عثمانی در آسیای صغیر بتازد و درضمن سردار معروف ژنرال آلکساندر سووارف[۳] از بالکان عبور کند و باستانبول نزدیک شود و از سوی دیگر ناوگان روسیه وارد بوسفور شود و از راه دریا پایتخت عثمانی را محاصره کند و درصدد بود که یکاترین را وادار کند خود با آن ناوگان همراه باشد.

در اواخر ماه فوریه ۱۷۹۶ میلادی (شعبان ۱۲۱۰ قمری) والریان زوبف از سن‌پترزبورگ رهسپار شد و وعده میکرد که در ماه سپتامبر همان سال (ربیع‌الاول ۱۲۱۱ ق) در اصفهان باشد.

می بایست سپاهی شامل ده هزار تن بفرماندهی ژنرال کارساکف[۴] از کوههای قفقاز بگذرد و تفلیس را بگیرد و زوبف با بیست هزار سرباز می خواست از ساحل غربی دریای خزر بجانب ایران فرود آید و چون در دربند و باکو بمقاومتی بر نخواهند خورد بلشکریان کارساکف ملحق شود و با هم بسوی اصفهان بروند. اما در ماه سپتامبر که زوبف وعده کرده بود در اصفهان باشد هنوز تا سرحد ایران ششصد ورست راه داشت که پیمودن آن دشوار بود. بهمین جهت از سن پترزبورگ دو ولان[۵] نام مهندس فرانسوی را با نقشهای جغرافیایی و دستورهایی به یاری او فرستادند و چون سر انجام دانست که این نقشه جز خیال واهی نیست در باکو ماند تا اینکه ملکه یکاترین در نوامبر ۱۷۹۶ (جمادیلالاولی ۱۲۱۱ ق) درگذشت و پاول امپراطور جدید بمحض اینکه بجای مادر نشست فوراً لشکرکشی بایران را موقوف کرد.

آقا محمد خان در ذی‌القعدهٔ ۱۲۰۹ در طهران بخود عنوان سلطنت ایران داده و در سال ۱۲۱۰ تاج بر سر گذاشته و در همان سال ۱۲۰۹ پیش از آنکه عنوان سلطنت بخود بدهد بگرجستان حمله برده و آن جنگ معروف را کرده بود. اراکلی یا هراکلیوس پادشاه گرجستان تحت‌الحمایهٔ یکاترین دوم ملکهٔ روسیه بود و ناچار این حمله آقا محمد خان برو بسیار ناگوار آمد. درضمن مرتضی قلی خان برادر کهتر آقا محمد خان که ازو


  1. Platon Zoubof
  2. Valerian
  3. Souvorof
  4. Korsakof
  5. de Volan