برگه:TarikheMoaserV1.pdf/۱۰۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۸۳

از رموز نظامی خبر نداشت و نمیتوانست به واهی بودن این نقشه بسیار جسورانهٔ ناپلئون و عکس‌العملی که قطعاً انگلیسها در برابر آن فراهم خواهند کرد پی ببرد. این بود که فوراً تصور کرد می‌تواند بدین وسیله دل ناپلئون را بدست آورد و بتوسط او نواحی از دست رفته را از روسیه پس بگیرد و در نتیجهٔ این اندیشهٔ کودکانه دولت انگلستان را هم از خود رنجانید. در همین اوان حوادث سرحدی با دولت عثمانی سبب شد که با آن دولت هم جنگی بکند و شاید در اینکار دیگران هم وی را تحریک کرده باشند. در هر صورت نتیجه این شد که دولت عثمانی نیز رنجید.

پس از چندی که سیاست انگلستان در دربار فتحعلی شاه پیش رفت و او را ببهانهٔ اینکه با روسیه صلح کرده است بنقض عهد با ناپلئون وادار کردند آخرین تکیه‌گاه احتمالی او هم که ناپلئون باشد از دستش رفت. درضمن تازیان سواحل خلیج فارس در نتیجهٔ خبطهای پی در پی دربار طهران از دولت ایران رنجش داشتند و در شمال شرقی هم دولت بخارا و دولت خیوه کراراً از ایران رنجیده بودند.

این بود که روزگار بسیار دشواری برای ایران پیش آمد که رهایی از آن محال بود. از یک‌سو همهٔ همسایگان ایران یعنی دولت بخارا و دولت خیوه و افغانستان و هندوستان و تازیان خلیج فارس و دولت عثمانی از دربار ایران کینه در دل داشتند و از سوی دیگر سه دولت بزرگ آنروز جهان انگلستان و روسیه و فرانسه هریک بجهتی خشمگین شده و از سیاست ناپایدار و سست و بی‌اعتبار ایران خوشدل نبودند.

بهمین جهت مقارن جنگ دوم ایران با روسیه نه فرانسه از ایران پشتیبانی می‌کرد، نه عثمانی و نه انگلستان و فتحعلی شاه از هر سو رانده شده بود و در برابر نیروی عظیم روسیه که ناپلئون اول را هم از پای درآورده بود جز پر کاهی که باندک جنبش بادی ناپدید شود چیزی نبود.

جنگ دوم روسیه و شکست فاحش از لشتکر پاسکیویچ سردار معروف روسی و عهدنامه ترکمان چای ضرر معنوی بسیار بزرگی بایران زد که هنوز ما گرفتار آن هستیم و شاید بدین زودیها دست از سر ما برندارد و آن این بود که ایرانیان کاملا مرعوب اروپا شدند و چنان رعب و وحشت اروپا در دل ایرانیان افتاد که از آنروز تاکنون کمتر کسی در ایران جرأت کرده است برخلاف نفع احتمالی و اندیشهٔ محتمل اروپا قدمی بردارد و همهٔ ایرانیان درین مدت مدید مقاومت با اروپا و ایستادگی در برابر هوی و هوسها و خواهشها و حرصها و طمع‌های آنرا سفاهت محض و نوعی از جنون و گشادبازی خطرناک پنداشته‌اند و اگر چندسالی این اندیشه از دل ایرانیان بیرون رفت متأسفانه حواد شهریورماه ۱۳۲۰ این رعب و وحشت را بار دیگر در دلهای ما جایداد.