در حینی که شاه طهماسب در ارض اقدس توقف داشت بارکان دولت عملی صفی‌میرزا امر والاصدور یافت که چون شاهزادکی منحصر بشاه طهماسب و ادعای آن شخص خلاف واقع است او را کرفته بساطی که درچیده‌اند برچینند لهذا بر وفق اشارهٔ والا در حینی که ده‌دشت مقر صفی‌میرزا بود او را کرفته بقتل رسانیدند و این قضیّه در اواسط شهر محرم سنه ۱۱۴۰ روی نمود
دیگر سیداحمد نوادهٔ میرزا داود متولّی سابق مشهد مقدس است ملخص احوال او اینکه بعد از واقعهٔ اصفهان که شاه طهماسب عازم آذربایجان کردید سید احمد بجانب ابرقو رفت و در آنجا رقم مجهولی مشعر بر تفویض اختیار مهَمات فارس و کرمان بمهر شاه طهماسب باسم خود ابراز و عوام کالانعام را خریدار این جنس کذب طراز کرده جمعی از اوباش را فراهم آورده عازم بوانات و بمرودشت فارس که در هشت فرسخی شیراز واقع است گردید در آن اوان زبردست افغان از جانب محمود حاکم شیراز بود و جمعی را مقابلهٔ سید احمد فرستاده در سر پُل خان تلاقی فریقین واقع شده سید احمد منهزم کشته بابرقوه آمده مردم ابرقوه را از کیفیت احوال او و تدلیس حکم مجهول او آکاهی حاصل شده او را کرفته محبوس ساختند بعد از دو ماه از محبس فرار کرده بجانب جهرم شتافت و سلک جمعیّت خود را تجدید انتظام داده از جهرم رفته داراب و نیریز را بدائره ضبط در آورده جمعیتی موفور منعقد و کرمان را تصرف کرده در چهاردهم شهر ربیع‌الاوّل سنه ۱۱۴۰ مطابق قوی ئیل جلوس نموده اسم پادشاهی بر خود راند و سکه و جیقه زده بعد از چندی جمعی از جانب اشرف بکرفتن او مامور و سیداحمد در قلعهٔ حسن‌باد محصور و بالاخره گرفتار کشته او را باصفهان آورده بامر اشرف گردن زده هوای سروری را از سر او بیرون کرده و عاقبت بزور زیاده سری از پا درآمد
دیگر محمدعلی نام رنجانی مشهور بصفی میرزای ثانی است کیفیت احوال او اینکه در ماه محرم سنه ۱۱۴۲ مطابق تخاقوی ئیل در لباس درویشی وارد شوشتر از آنجا که عقل مردم در چشم ایشان میباشد جمعی الواط او را دیده میکفتند که چشمهای این شخص در نظر ما بچشم آن صفی‌میرزا شباهت دارد شاید او باشد و او تحاشی داشت عوام از عین حماقت جمعیت کرده خریدار او شدند نایب شوشتر باستماع این خبر متوحّش کشته ارادهٔ تنبیه او نموده او فرار کرده بحویزه رفته از انجا از راه بصره روانهٔ بغداد شد اعیان
