برگه:TarikhMashrouteh3.pdf/۳۳۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۹۰۳
بخش سوم
 

و سه تن از نمایندگان انجمن را که میرزا محمدتقی (رییس انجمن) و اجلال‌الملک و حاجی علی قره‌داغی باشند نزد کونسول فرستاده خواستار شدند به دولت خود تلگراف کرده از زبان مشروطه‌خواهان خواستار گردد که از آهنگی که می‌دارند بازگردند، و به خود مشروطه‌خواهان فرصت دهند که با محمدعلی‌میرزا کنار آیند و راه خواربار گشاده شود. در همان هنگام خودشان نیز همگی به تلگرافخانه کمپانی شتافته تلگرافی به محمدعلی‌میرزا در این زمینه فرستادند: «شاه به جای پدر و توده به جای فرزندانست، اگر رنجشی میان پدر و فرزندان رخ دهد نباید همسایگان پا به میان گذارند. ما هرچه می‌خواستیم از آن در می‌گذریم و شهر را به اعلی‌حضرت مبسپاریم هر رفتاری با ما می‌خواهند بکنند و اعلی‌حضرت بی‌درنگ دستور دهند راه خواربار باز شود و جایی برای گذشتن سپاهیان روس به خاک ایران بازنماند».[۱]

راستی را این پیشامد به تبریزیان بی‌اندازه سخت افتاده نمی‌دانستند چه چاره کنند و برای جلوگیری از آن به هرگونه فداکاری خرسند می‌بودند. حاجی مهدی‌آقا اشک از دیده فرو می‌ریخت. ستارخان می‌گفت شما با محمدعلی‌میرزا کنار بیایید و پروای مرا هیچ نکنید. من بر اسب خود نشسته از راه و بیراه خود را از ایران بیرون اندازم و روانه نجف شوم.

تلگراف تبریزیان شب یکشنبه به محمدعلی‌میرزا رسید و چون خواستار شده بودند کسانی که از درباریان و دیگران در تلگرافخانه آمده با ایشان گفتگو نماینده روز یکشنبه محمدعلی‌میرزا حاجی امام‌جمعه خویی را به باغشاه خواسته به او دستور داد به تلگرافخانه آمده با تبریزبان گفت و شنید کند. حاج امام‌جمعه خواستار شد شاه پاسخی از روی مهر به تلگراف تبریزیان بفرستد و به عین‌الدوله دستور دهد راه را به روی بشهر باز کنند. در همان هنگام حاجی علی‌اکبر بروجردی از بستگان حاجی شیخ فضل‌الله در دربار می‌بود، چون حاجی امام‌جمعه از شاه خواستار شد که سر به مشروطه فرو آورد این مرد به ستیزگی پرداخته در آن هنگام سخت به یک رشته سخنان بیجایی آغاز، و چون دسته‌ای از درباریان نیز می‌بودند، پیکار و کشاکش بزرگ شد. پس از دیری محمدعلی‌میرزا دوباره به امام‌جمعه دستور رفتن به تلگرافخانه داد. نایب‌السلطنه کامران‌میرزا و سعدالدوله و حشمت‌الدوله و فرمانفرما را نیز همراه او گردانید. از این سو در تبریز حاج مهدی‌آقا و تقی‌زاده و میرزا اسماعیل نوبری و معتمدالتجار و معین‌الرعایا و میرزا حسین واعظ و شیخ اسماعیل هشترودی و شیخ محمد خیابانی و حاجی اسماعیل امیرخیزی و میرزا محمدتقی و اجلال‌الملک و حاجی میرزا علینقی گنجه‌ای و حاجی میرمحمدعلی اسپهانی و حاجی علی دوافروش و دیگران به تلگرافخانه کمپانی گرد آمده و گوش به آواز دستگاه تلگراف می‌داشتند.

  1. ما نسخه این تلگراف را در دست نداریم و در اینجا نیاوردیم.