برگه:TarikhMashrouteh3.pdf/۲۹۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۸۶۵
بخش سوم
 

دستور نایب یوسف دستگیرش کرده برده بودند. بیچاره پیرزن همان رفتن است که رفت و پس از چند ماهی تن تکه‌تکه‌اش از بن چاهی درآمد. خانه عباس و دیگران را که از هکماوار به دولتیان پیوسته بودند آتش زده وبرانه گردانیدند.

باری مجاهدان با این فیروزی به هکماوار درآمدند و تا غروب خانه‌ها را می‌جستند. از آن‌سوی دسته‌هایی گریختگان را دنبال کرده تا نزدیکی‌های قراملک پیش رفتند، و به امید آنکه شاید در آن گیرودار به قراملک دست یابند دنبالهٔ جنگ را رها نکردند. ولی از


پ ۲۷۳

یفرمخان