پرش به محتوا

برگه:TarikhMashrouteh3.pdf/۱۷۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
تاریخ مشروطهٔ ایران
۷۴۲
 

جنگهای نزدیک مردم را بیدار نمیگردانید.

حاجی ویجویه در ویجویه میبوده و درباری اردبیلی در باسمنج. هرکدام از جنگهای یکسو آگاه میشده‌اند. رویهمرفته میتوان گفت که در این روزها جنگ بریده نمی‌شد، و اگر در یکجا آرامش می‌بود در جای دیگر زدوخورد میرفت.

در اینروزها اندیشه‌های گوناگونی در سرهای دولتیان و مشروطه‌خواهان پیدا شده این جنگهای پیاپی را نتیجه میداد: سرکردگان دولتی که در دوچی میبودند، از رحیمخان و شجاع نظام و دیگران، با آنکه پیش از آن زور خود را بشهر زده و از فیروزی نومید شده بودند، این هنگام که عین‌الدوله و سپهدار رسیده و از نام و آوازه آنان ترس و بیم در بسیاری از دلها پیدا شده بود، دوباره آنسرکردگان بامید افتاده چنین میخواستند که اگر بتوانند پیش از رسیدن لشکرهای تهران، کار را بپایان رسانند که ببکبار بدنام نگردند.

از آن سوی ملایان اسلامیه که بخون مردم تبریز تشنه میبودند، از روزی که عین‌الدوله رسید او را آسوده نمیگزاردند، و چون میدیدند او شتاب تمینماید رحیمخان و دیگران را برمی‌انگیختند.

از اینسو نبز ستارخان و باقرخان که این زمان نیک نیرومند گردیده از روی اندیشه بکارها میکوشیدند، چون می‌شنیدند از یکسو سپاه ماکو در راهست و از یکسو دسته‌های سوار و سرباز از تهران میرسد، دوراندیشانه چنین میخواستند که پیش از رسیدن آن لشکرها دوچی را از جلو برداشته، باری از درون شهر ایمن باشند، و این بود اپنزمان چیرگی از خود نشان داده گاهی نیز اینان جنگ را آغاز میکردند، در نتیجه اینها بود که جنگ پیاپی شده دنباله‌اش بریده نمیشد. در این هنگام دولتیان بیشتر شبها بجنگ میپرداختند. اکنون باز رشته داستانرا دنبال می‌کنیم:

از شب آدینه ششم شهریور (۳۰ رجب) تا سه روز همچنان، شبان و روزان جنگهای کوچکی میرفت. شب دوشنبه نهم شهریور (۳ شعبان) دو ساعت و نیم از شب گذشته بیکبار شلیک بسیار سختی برخاست که سراسر شهر را بشورانید و مجاهدان از هرسو بیرون شتافته خودرا بیاری سنگرها رسانیدند. سه‌ساعت کمابیش جنگ میرفت تا آرامش یافت، و چون روز شد دانسته گردید هفده تن از سوار و سرباز کشته شده‌اند.

سه‌شنبه دهم شهریور از چند سمت، از مارالان و مغازه‌های مجیدالملک و دیگر جاها جنگهای سبکی کرده میشد. پنج تن از سواران کشته گردید و دو تن دستگیر افتادند. بگفته «بلوای تبریز» از مجاهدان کسی آسیب ندید.

چهارشنبه یازدهم شهریور (۹ شعبان) از روزهای بسیار سخت بود. بامدادان سواران عین‌الدوله از سر خیابان و جنگجویان دوچی از سمت ششگلان و پل سنگی از چند راه بخیابان تاخت آوردند و جنگی بیمناکی درگرفت و تا نیمروز بازار کشتار گرم