پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۵۱۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

آن قرار افتاد که بعوض استوناوند قلعۀ فلول بأسفارنگیج بن علی لارجانی دهد و قلعۀ استوناوند را اصفهبد کوتوالی خاصّه فرستاد و بعد یک ماه که شرف الدّولة بن علی لارجانی بفلول بنشست اصفهبد میله او را باقطاع ارزانی داشت و فرزندان را با میله فرستاد، قلعۀ فلول ببندگان شاه سپرد و او ملازم خدمت بود پیوسته، و شاه در حقّ او شفقتها میفرمود، و در این سال که استوناوند گرفته بود شاه اردشیر با پریم آمد، رئیس دهستان علاء الدّین بن زین الدّین پناه بخدمت شاه کرد و او را امان داد و در حقّ او شفقتها فرمود.

شمس الملوک رستم بن اردشیر از پریم اجازت خواست که بدیه باغک میشوم تا طویلۀ اسبان خویش ببینم و برادر مهتر شرف الملوک و کهتر قارن هردو در خدمت پدر بودند، شاه او را اجازت داد از آنجا بباغک آمد و با امرب پنجاه‌هزار۱...........


.............................................................


چون بسوبرنی رسید خداوند عالم سلطان السّلاطین اسکندر جهان‌گیر مقدم او عزیز شمرد و خداوند جهان اعظم ترکان پادشاه اسلام خلّد اللّه ملکها در حقّ او از پناه دادن و جاه و منزلت تعیین فرمودن و مستظهر گردانیدن بشفقت هیچ باقی نگذاشت، و در این تاریخ غیاث الدّین غور فرورفته بود و شهاب الدّین غزنین بخوارزم آمد و رسولان بمازندران فرستاد که من رفتم بخوارزم، شاه اردشیر در حقّ رسولان او هر تکلّفی که در جهان ممکن بود بفرمود و خطبه و سکّه بنام او کرد تا خداوند عالم سلطان السّلاطین اعلی اللّه رایته و نصر ألویته بمقام نوزوار۲ بشش فرسنگی خوارزم مصاف داد و میان هردو لشکر جیحون حایل بود و مدّتی روی‌درروی یکدیگر بنشستند، شهاب الدّین غزنین را معلوم شد که خطا اندیشه کرد و ناصواب بود تدبیر او، خداوند عالم پادشاه بنی آدم هرشب و هرروز و ساعت بدان...۳ شهاب الدّین غزنین شکسته شد و سلطان در حصار۴ اند خود رفت، سلطان السّلاطین سمرقند عثمان نام دانست که خطا اگر او را بگیرند مسلمانی انداخته شود، بأند خود رفت و گفت کار افتاد و پلنک جوهری و غمری سود ندارد و اگر ترا این



________________________________________

(۱) - کذا در الف و در اینجا نسخه بقدر یک سطر سفید است، ب این قسمتها را ندارد.

(۲) - تصحیح قیاسی، در الف نوزآباد، در ب: نورآباد

(۳) - در الف این موضع سفید است و ب این قسمتها را ندارد

(۴) - تصحیح قیاسی، در الف که تنها همان این قسمتها را دارد «حساب» آمده.