پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۵۰۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

رویه سه روز آویخته نهاده بود، سر را در حال ببغداد پیش امیر المؤمنین النّاصر لدین اللّه فرستاد و سلطان در آن سال بهمدان شد و بجملۀ عراق بگردید و قلعه‌ها مستخلص کرد و امرای عراق بخدمت آمدند و باصفهان مدّتی بماند تا بدان حدود اصحاب اطراف اظهار طاعت کردند و علی شاه را که پسر او بود بولایت اصفهان پدید کرد و بازگشت و چون بهمدان رسید شاه اردشیر رکن الدّوله قارن را که کهتر پسر بود با پادشاه خورشید بن کیوس و خواجه فخر الدّین سنبل و امرای ترک و باوند و دیلم بهمدان فرستاد. بعد روزی چند رکن الدّوله را بازگردانید و او بازگشت با ری آمد و بجهت قتلغ اینانج بعراق نان پدید کرد و بنیابت خویش میاجق را با دو هزار سوار بری بگذاشت و چون بدامغان رسید بسطام و دامغان بار کلی سپرد و فرمود تا با شاه اردشیر خصومت کند و تعرّض ولایات او فرماید و چون بگرگان رسید صوتاش و کبود جامه و کیک۱ و عزّ الدّین جلدک و بیشتر لشکر خراسان و خوارزم را پدید کرد تا درون مازندران لشکر کشند و او با خوارزم شد و اصفهبد روستم پوره کله نام۲ در این تاریخ کشواره‌دار بود، او را از کشواره بدر کردند پناه بقلعۀ تلومن کرد، لشکر بپایان قلعۀ جناشک شدند و کیاشیره زاد قراکلادۀ سدن رستاق آنجا کوتوال بود و برادر او ابراهیم کیا نام بتلومن از غلبۀ مردان که پناه آنجا کرده بودند، و لشکر سلطان محاصره دادند، قلعه را بعهد و میثاق اصفهبد رستم و ابراهیم کیا بدادند و بعد از آن شیره‌زاد که جناشک داشت برای برادر هم بداد، و سلطان را بازنمودند، برای اصفهبد رستم سه نوبت و تشریف فرستاد، او جمله رها کرد و بگریخت پیش اصفهبد آمد بمقام رودبار، اصفهبد او را پیش خویش نگذاشت، بعد ده روز بند فرمود و با قلعۀ دارا آوردند و لشکر سلطان با پایان پیش او آمدند و مدّت چهار ماه جنگ کرده تا عاقبت بمنجنیق و قهر بستدند در سنۀ ثمان و تسعین۳ و خمس مائه بساری آمدند و جمله قصرها و مقام جای شاه سوخته و شهر را آتش زده و قتل و غارت کرده، اصفهبد بحدّ لفور بلوند و راوند بود، بعد بیست و سه روز بازگشتند با بیرون تمیشه شده و آن ولایت را شحنه درکرده که نان صوتاش بود و صوتاش بخدمت سلطان بنیشابور بود و میاجق چون بعراق متمکّن شد روزی با قتلغ اینانج


________________________________________

(۱) - ب: گیل.

(۲) - الف: روستم بورنام.

(۳) - در هردو نسخه: سبعین.