پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۴۶۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

زرّین عود و عنبر و زعفران سوختندی و اگر یکی از حریفان بقضای حاجت برخاستی فرّاش کمر خدمت بسته بشرایط‍ آن قیام نمودی، و هیچ‌کس از مجلس شراب بی‌اجازت شهنشاه با وثاق نتوانستی شد و چون رفتی هر نقل و نبید که پیش او نهاده بودی با او ببردندی و اگر گفتی بوثاق حریف دارم شراب سلاّر بی‌استطلاع درخور حریف نقل و نبید و گوسفند پروانه نبشتی و شراب‌داران حاصل کرده با او سپردندی و شبها بودی که بغراره حریفان را سیمینه‌ها و زرّینه بخشیدی و هیچ‌شب نبود تا هزار و دو هزار و دیها و مستغلاّت بصلات نفرمودی و چون نشاط‍ خواب و استراحت داشتی دو شاهنامه خوان پس تتق بنوبت تا روز بآواز خوش شاهنامه میخواندند، اگر او خفته بودی و اگر بیدار برقرار ایشان بخواندن مشغول بودندی، و هرگز او را صبح نیافته باشد خفته بمستی و هشیاری، پیش از صبح برخاستی و بگرمابه شدی و غسل فرمودی و جامۀ نو پوشیدی و خویشتن را و لباس را معطّر و معنبر کرده بخوابگاه ادای مکتوبه گزاردی و جزوی از قرآن خواندی، اسبان زین کرده بمیدان داشتند آن را که خواست نشست بفرمودی تا بدر خوابگاه بیاورند، که قصر چنان ساخته بودند، و برنشستی، اگر بریاضت شدی بر حوالی میدان امّا تیر پرتابی چند همیشه سی سر اسب خاصّ را ساخت برافگنده و ده استر را جوشن‌ها بسته و سی خروار موکب استری از داروخانه و شراب‌خانه و آب و جامه‌خانه و غاژفدان۱ و تخت و آلت آن با او بردندی و پنجاه نفر غلام سرایی با سلاح برنشستی و اگر آهنگ پیکار کردی صد اسب از تازی و یکدش۲ زین کردندی تا حریفان شکار بر اسبان او نشینند، و اگر بنشاط‍ گوی مشغول خواستی بود صد و پنجاه اسب چوگانی بمیدان زین کرده با سر آخوران بیاوردندی تا هرکه گوی بچوگان گیرد بر اسب او نشیند، و بهر چهار حدّ میدان شرابدار بر موکب با قدح شراب استاده بودی تا اگر یکی را تشنگی غالب شود آنجا گراید و شربت خورد، و جامۀ گوی اصفهبد بخلاف دیگر جامه‌ها بودی، قبای تنگ پوشیدی و کلاه را سربند بستی و کمر مرصّع با لوحهای یشم قل هو اللّه و یس نبشته بستی و چون فارغ شدی از تماشای میدان بگرمابه شدی و آن قبا و کلاه ببخشیدی، و هروقت که او پای در رکاب


________________________________________

(۱) - کذا در الف، در ب: غاژقدان، مقصود از این کلمه معلوم نشد.

(۲) - یکدش یعنی اسبی یا غلامی که مادر آن از نژادی و پدر آن از نژادی دیگر باشد.