پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۴۶۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

کردی، هر کرا آن روز نوبت خوان بودی قلم برنهادی بفرستادندی و ببارگاه حاضر فرمودندی، و مراتب مجلس و مقام هریک مقرّر و معیّن بودی بر قدر حرمت و حشمت او، و بعد از آن بر رأی او عرضه داشتی که ملوک و امرا ببارگاه رسیدند، گفتی اکنون خوانهای خاصّ بفرمایند آورد، سیصد طبق جمله را سرها ساخته مطبخیان بر سر نهاده آوردندی تا آخر طعام داشتندی تا هریک را سر برگرفتندی و بتخت او فرونهادندی اگر خواستی لقمۀ برگرفتی و اگرنه بکمر بستگان که صف کشیده بر پای بودندی از پادشاه‌زادگان و غلامان خاصّ و ابناء امرا فرمودی داد تا ببارگاه دیگر شوند و تناول کنند، و در اوّل که آهنگ تخت خوان کردی دست بآب و گلاب شستی و اگر رسولان و بیگانۀ بر خوان حاضر بودی قبا و موزه ورانین پوشیدی و اگرنه لپاچه‌های۱ ملّمع، و تیغی از نیام کشیده از خوابگاه بیرون آمدی، چاوشان نعره‌ها چندان برداشتندی که همه را بجوانب معلوم شدی که شاه بخوان آمد و چون بر تخت نشستی تیغ پیش خویش فرونهادی و چون از نان فارغ شدی فرّاش خلال دادی، تا جمله حاضران که بر خوان بودند با بارگاه شدندی و او بر همین تخت تا یک ساعت توقّف کردی و حجاب بار از میان برگرفتی تا وضیع و شریف و اسفاهی و رعیّت مقابل او آمدندی، اگر قصّه داشتندی عرض افتادی و اگر تظلّم بودی بشنیدی و جواب درخورد و لایق مصلحت بگفتی و چون هیچکس از این طایفه نماندی برخاستی با خوابگاه شدی، دست بآب و گلاب بشستی تا نقیب سلاّر بحضرت مراجعت کردی گفتی بزرگان ببارگاه حاضرند، اگر عزیمت مجلس شراب نداشتی اجازت فرمودی تا بوثاق شوند و اگرنه فرمودی که شراب سلاّر را بفرمایند تا مجلس آراید، بساطهای مرّصع بازکشیدندی و بیست خروار زرّینه و سیمینه و مرصّعات بنهادندی و مطربانی اختیار جهان داشتی که همه را جامگی و اقطاع و اسب و تجمّل بود، بخروارها ریاحین از گل و بنفشه و شنبلید بریختندی و قمطرهای نبات و و نسترن و نسرین و خیری و نرگس مفتّق و یاسمین و ترنج و نارنج و لیمو و شکوفه‌های درخت و خوید و شنبلید بریختندی و قمطرهای نبات و شکر و قند و طبرزد و اصناف میوه‌های خشک و تر پیش هریک بر طبقها نهادندی و بهرگام در پس قفای حریفان فرّاشی با مجمره‌های

________________________________________

(۱) - لپاچه جامه‌ای بوده است که شکاف آن از قفا بوده و آنرا فرجی نیز میگفته‌اند.