پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۲۶۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

و تا بحدّ نیشابور مردم ولایت از ایشان ستوه شده بودند، اند هزار شخص را بگرگان ازین قوم دست و پای فرمود برید تا هزار مرد از بیم او را باز گذاشتند پیش اصفهبد رستم بن قارن بن شهریار شده و اگرچه میگفت بظاهر مطیع سیّدم امّا در باطن خلاف داشت و رستم بن قارن را چون دیالم در پیوستند روزی ایشان بایست نداشت، باطراف ولایت راه میفرمود زد و غارت میکردند و بقومش قاسم بن علی نشسته بود پیش او نبشت که محمّد بن مهدی بن نیرک بمحاربۀ تو می‌آید از نیشابور، قاسم نزدیک حسن زید فرستاد تا بجهت او مدد بفرستد و از اصفهبد رستم ایمن بود و حسابی نگرفت تا ناگاه اصفهبد بغدر بسر او دوانید و او را بگرفت مغافصه با قلعۀ شاه دز فرستاد بهزاره‌گری، و قومش با تصرّف خویش گرفت و سیّد قاسم را در آن قلعه وفات رسید و چون قومش بدست گرفت پیش والی نیشابور احمد بن عبد اللّه خجستانی رسول فرستاد که کار حسن زید خلل دارد و موافقت او طلبید تا سیّد حسن زید عزیمت قومش و مالش اصفهبد رستم کرد، سیّد محمّد بن ابراهیم بن علیّ بن عبد الرّحمن که زن برادر۱ او بود فرمان حقّ یافت و سیّد را بمصیبت او پشت بشکست که مشفق و پسندیدۀ خویش۲ بود، لشکر سیّد محمّد جملگی با پیش ابو عبد اللّه محمّد بن زید برادر سیّد شدند، فرمان داد تا بمحاربۀ اصفهبد رستم شود چون یک منزل کوچ کرده بود لشکر نیشابور با خجستانی بگرگان رسیدند، بفرستاد و برادر را باز خواند و گرگان باز گذاشت درون تمیشه آمد و خجستانی تا برباط‍ حفص دمادم او برسید و خزاین و بنه را دریافت و بسیار مردم اسیر او شدند امّا هیچ را نکشت و محمّد زید را بجوهینه معلوم شد که برادر درون رفت و بساری خبر افتاد که حسن زید را بگرفتند در مصاف، حسن بن محمّد عقیقی مردم را جمع کرد و بجهت خویش بیعت ستد و هرکه ابا کرد گردن بفرمود زد تا طاهر بن ابراهیم خلیل از پیش حسن زید بساری رسید، عقیقی را دید، معلوم شد که حسن زید می‌آید، از ساری بگریخت برستم بن قارن پیوست، حسن زید باستمالت نبشته‌ها فرستاد که آنچه کردی بی‌حساب نبود و معذوری، عقیقی از خجالت و بیم اجابت نکرد و با اصفهبد می‌بود تا خجستانی مدّتی بر کردآباد۳ گرگان بنشست و مال جمع کرد، اصفهبد باستراباد بنشست و خجستانی با


________________________________________

(۱) - یعنی برادرزن

(۲) - ب: پسندیده و خویش او

(۳) - سایر نسخ: بکرآباد