پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۲۵۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

اصفهبد قارن بن شهریار با لشکر خویش پیش اصفهبد بادوسبان رفته بود تا حرب کند، بادوسبان برادر خویش گردی‌زاد را نزدیک حسن زید فرستاد و مدد طلبید، محمّد بن رستم را با کلاریان و ویهان بن سهل را با دیلمان و خیان بن رستم را با حشم آمل بمدد او فرستاد، اصفهبد قارن بگریخت و سیّد روز عید با آمل رفت و بعد عید اضحی بمامطیر خرامید، سیزده روز آنجا بماند، سلیمان بن عبد اللّه دو نفر رسول اختیار کرد و پیش خورشید پادشاه دیلم نبشتۀ نبشت بموافقت و آنکه از حسن زید برگردد و هفت هزار دینار زر و بسیار جامه‌ها، تا بر دیالم قسمت کند و از معونت سیّد باز دارد و کشتی راست فرمود بمهروان جوی سر، و ازهر بن جناح و سعید بن جبرئیل را در آن کشتی نشاندند و روانه کرده، چون کشتی بحدّ اسفید جوی رسید بادی برآمد بیک ساعت با چالوس رود آورد، عامل حسن زید آگاه شد کشتی بگرفت و رسولان وزر و جامه‌ها و نبشته پیش سیّد فرستاد و آن جمله مال بر دیالم قسمت کرد، و خورشید دیلمان را ذلیل گردانید و مردم را معلوم افتاد که کار سلیمان برگشت، حسن زید از مامطیر بچمنو رفت و دیالم را سوگند داد بر وفا و ثبات و استفراغ مجهود در طاعت و هواداری، و لشکر کشید، پیش سلیمان شد، سلیمان از ساری بادوراب۱ نقل کرده بود و لشکرگاه ساخته، مصمغان گفت ما بمکابره با او پای نداریم در مقابل لشکر او فرو باید آمد، و علمهای سپید در درختان بست تا ایشان را صورت باشد لشکرگاه ما اینجاست و ما را از راه نبهره۲ پس پشت بطریق بونیاباد درآمد پشت لشکرگاه ایشان فرو گرفت تا صورت کنند از پیش لشکر است و ما از پس، سراسیمه شوند، حسن زید گفت صواب اینست و بر این تدبیر سلیمان را بشکستند، روی بساری نهادند و دیالم در قفای ایشان ببازارها میدوانیدند و هرکرا می‌یافتند میکشتند و با اهل ساری از غارت و تاراج چیزهایی کردند که هرگز ندیده بودند، سلیمان زن و فرزند و خویش و پیوند بگذاشت و بگریخت و از بزرگان لشکر او عناتور بختانشاه و ابو الأعزّ محمّد بن کثیر و جسنف بن ماس و محمّد بن العیّاش۳ و محمّد بن الولید و موسی الکاتب و محمّد بن اسمعیل و الفضل بن العبّاس الکاتب و علیّ بن منصور و محمّد بن عبد اللّه القاضی را بکشتند و آن دو رسول را که بکشتی گرفته بودند سیّد بفرمود آویخت و این فتح روز


________________________________________

(۱) - ج: دواب

(۲) - سایر نسخ بغیر از ب و الف: نهر

(۳) - سایر نسخ: العیاس