پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۲۰۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

کرد، او را معزول کردند و عبد الله بن قحطبه را فرستادند و بعد او عثمان بن نهیک را که بانی جامع آمل بود، بعد ازو سعید بن سلم۱ [بن] قتیبه را که از فرزندان قتیبة بن مسلم بود و از جملۀ اکابر و مشهوران عالم،۲ چنانکه شاعر گوید، شعر:


کم فقیر جبرته بعد کسرو صغیر نعشته بعد یتم کلّ ما عضّت الحوادث نادیرضی اللّه عن سعید بن سلم

چون شش ماه گذشت بعوض او پسران عبد العزیز حماد و عبد الله را فرستاد که ده۳ ماه برآمد، المثنی بن الحجاج سنۀ سبع۴ [و سبعین۵] و مایه۶ رسید یک سال و چهار ماه والی بود، در سنۀ ثمان عبد الملک بن القعقاع را۷ فرستادند یک سال بماند عمارت حصار آمل و ساری را مرمّتها کرد و سور پدید آورد تا آن وقت که مازیار۸

خراب فرمود، بعد او عبد الله بن خازم را فرستادند.


حکایت فتنۀ مردم رستمدار۹


بعد او مردم شالوس و رویان خروج کردند و نایب او سلاّم نام داشت و بلقب سیاه مرد، از ولایت براندند و با دیالم ساخته و عهد پیوسته و زنی خوب بکلار بود، آنرا بگرفتند تا فساد کنند، زن خویشتن در جوی انداخت، آب زن را هلاک کرد، نایب عبد اللّه که بکجو بود این حالها او را باز نمود، هم در لحظه برفور بچالوس تاخت، صدام نام قاضی بود که گفتند فتنه‌ها او انگیخته است، از رسیدن او آگاه شد، متواری گشت و ازو بگریخت، بولایت منادی فرمود که هرکه قاضی را امان دهد از ذمّت مسلمانی دور است و بیرون، مردم قاضی را بدست بازدادند، سه شبانروز بدرخت باز کرده داشت و فرمود جملۀ مردم آن ناحیت بیایند تا مرادهای شما بدهم و قضای حاجت برآورم، هرکسی بنشاط‍ و امید روی بدو نهادند، همه را در سرایها بست و موکّلان برگماشت، رمضان بود نماز شام ناگزارده بر پشت اسب روزه بگشود، بباغی فرستاد





________________________________________

(۱) - در الف: سلیمان و در ب و ج: سلمه، متن تصحیح قیاسی است از روی قافیۀ شعر مذکور در متن و مدارک دیگر.

(۲) - از اینجا تا آخر قطعه شعر فقط‍ در الف هست

(۳) - نسخ دیگر: چون دو

(۴) - نسخ دیگر: تسع

(۵) - عبارت بین دو قلاّب از الف افتاده

(۶) -_

(۷) - این قسمت از نسخ دیگر ساقط‍ است

(۸) - الف: باز

(۹) - این عنوان ظاهرا الحاقیست و در الف نیست