برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۱۹۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
–۱۸۱–

مسلحۀ شالوس، فضل بن سهل ذو الرّياستين پانصد مرد نشانده بود.

بعد يك سال چون مسالح نهاد او را معزول كردند و روح بن حاتم بن قيصر بن المهلب سنۀ تسع[۱] و اربعين و مايه بعوض او فرستاده جور و ظلم و بيحرمتى كرد، بعد پنج سال حال او عرض داشتند بعوض او خالد بن برمك الكاتب را بفرستادند بموضعى كه خالد سراى ميگويند بآمل قصر ساخت و چهار سال پادشاهى كرد و بكهستانها بنياد افگند و بآخر رسانيد و هرمال كه بولايت حاصل ميشد بعمارات صرف ميفرمود و زندگانى با اهل ولايت برفق و مجامله پيش برد تا خليفه او را باز خواند و بعوض او عمر ابن العلاء را پديد آوردند[۲] و درين تاريخ پادشاه شهريار كوه اصفهبد شروين باوند بود مصاف داد و او را بشكست و شهرهايى كه خالد برمك بكوه پديد آورده بود خراب گردانيد[۲] تا منصور خليفه را وفات رسيد و مهدى بخلافت بنشست، برو عرض داشتند كه عمر بن العلاء دختر مهرويه را بخواست، مهدى برو خشم گرفت معزول گردانيد، و او از جملۀ كريمان روزگار بود[۳] و آن‌كه بشّار برد در حقّ‌ او ميگويد:

  إذا أيقظتك حروب العدى فأيقظ‍‌ لها عمرا ثمّ‌ نم  
  فتى لا يبيت على دمنة و لا يشرب الماء ألاّ بدم  

و ابو العتاهيه در حقّ‌ او ميگويد:

  إنّ‌ المطايا تشتكيك لأنّها قطعت إليك سباسبا و رمالا  
  و إذا وردن بنا وردن مخفّة و إذا صدرن بنا صدرن ثقالا  

سعيد بن دعلج را بعوض او فرستادند، سه سال والى بود، و بمدينه و حجاز از طالبيّه الحسين بن على كه معروفست بصاحب فخ خروج كرده بود و سادات برو گرد آمده، خليفه موسى بن عيسى و السرىّ‌ بن عبد اللّه العبّاسى را با ديگر امرا و قوّاد بحرب او فرستاد، بموضعى كه معروفست بفخّ‌ مصاف دادند و سيّد شهيد آمد و اصحاب او كشته شدند الاّ تنى چند معدود، و از آنجا بمدينه آمدند و موسى بن عيسى بمجلس حكم


  1. ساير نسخ: اربع
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ اين قسمت فقط‍‌ در الف هست
  3. از اينجا تا آخر قطعۀ دوم عربى فقط‍‌ در الف هست