برگه:Tarikh-e Tabarestan.pdf/۱۹۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
–۱۸۰–

مسلحۀ تريجه، مسلم بن خالد با هزار و پانصد نفر[۱] از سغد سمرقند و خوارزم و نساو باورد،

مسلحۀ خنج[۲]، فضل بن سومى[۳] من نساو ابيورد پانصد مرد،

مسلحۀ طابران[۴]، محمّد بن عقّال السّلمى پانصد مرد،

مسلحۀ خابران[۵]، محمّد بن عبد اللّه سيصد نفر،

مسلحۀ فل[۶] زرينگول، المركبى با هزار مرد،

مسلحۀ [مدينۀ] آمل، اصحاب و اعوان ديوان خليفه و شحنگان،

مسلحۀ جيلاناباد، بالاى راه بكوپايه[۷]، نصر بن عمران با هزار مرد از خراسان،

مسلحۀ پايدشت، عامد[۸] بن آدم و پانصد نفر،

مسلحۀ هلافان[۹]، المثنّى[۱۰] بن الحجّاج و بعد ازو محمد بن عقّال و حلٮى[۱۱] بن بهرام و پانصد نفر،

مسلحۀ [مدينۀ] ناتل، سعيد بن ميمون با پانصد نفر،

مسلحۀ بهرام ديه، عمر بن مهران[۱۲] با پانصد بار عدى[۱۳] [كذا]،

مسلحۀ مراطادٮر[۱۴]، بالاى راه، يوسف بن عبد الرّحمن با پانصد نفر،

مسلحه ولاشجرد، علىّ‌ بن جستان،

مسلحۀ كجو، و هى قصبة الرّويان، عمر بن العلاء با شش هزار نفر،

مسلحۀ جوريشجرد و سعيدآباد، هم سعيد بن بنياد آن ديه عمر بن العلاء نهاد و خانه و مسكن آنجا داشت گويد امر است [كذا[۱۵] ؟] آنك اين ساعت زيارت ميكنند عوام كه يار پيغمبرست و نميدانند،

مسلحۀ كلار، اوّل ديلمانست از كوهستان حوٮره[۱۶] السّعدى با پانصد نفر،


  1. از اينجا تا آخر عنوان فقط‍‌ در الف هست
  2. كذا در الف بدون نقطه، ب: و؟؟؟ ح، ج: فح
  3. بجاى اين سه كلمه در ب و ج: و صلب [كذا]
  4. ب و ج: طايران
  5. ب و ج: جابران
  6. ب و ج: ميله
  7. ب و ج: رانكوه
  8. ب و ج: عامر
  9. ب و ج: هلاوان
  10. الف و ب: المنبى
  11. كذا (بدون نقطه) در الف، ساير نسخ اسم اين پسر و پدر را ندارند
  12. ب و ج: بهرام
  13. اين عبارت نامفهوم فقط‍‌ در الف هست
  14. كذا در الف، ب و ج: قراطغان
  15. در ب و ج بجاى اين جملۀ نامفهوم چنين آمده: سعيد بن عمر بن علاء [كذا]
  16. كذا در الف، ب و ج: حوبرم (بدون نقطه)