آهن صیقل یافته یا پارچههای پولادین میتابید، سوارهنظام پارتی جلوه و شکوه حیرتآوری داشت. چنین بنظر میآید، که این سوارها سپر نداشتند، زیرا آنها را کلاهخود و زره از این سلاح دفاعی مستغنی میداشت.
اسلحۀ تعرّضی سپاه سنگین اسلحه عبارت بود از: نیزۀ ضخیم و محکم بلند و تیر و کمان و شمشیری دو دمه شبیه به قمه. قمه وقتی بکار میرفت، که با دشمن دست به گریبان میشدند سوارهای سنگین اسلحه اسبهایشان را هم با زره یا با برگستوانی از چرم مسلّح میساختند و قطعاتی از آهن یا پولاد بر آن نصب میکردند.
چنین بود اسلحۀ دفاعی و تعرّضی سوارهنظام سنگین اسلحه. امّا سوارهنظام سبک اسلحه نه کلاهخودی داشت، نه زرهی و نه برگستوانی و اسلحۀ تعرّضی نیز منحصر به تیر و کمان بود. این دسته با این مقصود، تدارک شده بود، که سبکسار و چست و چالاک باشد بخصوص، در جدال جنگ و گریز. زیرا پارتیها در این اسلوب جنگ شهرتی به سزا داشتند. وقتی که جنگ شروع میشد، اینها به دشمن حمله کرده باران تیر بر آن میباریدند و، چون در تیراندازی ماهر بودند، تلفات زیاد به دشمن وارد میآوردند، در این وقت سپاه سنگین اسلحۀ رومی برای اینکه زودتر داخل جنگ تنبهتن گردیده، این سواران سبکاسلحه را تارومار کند، با حرارت حمله کرده با این سوارهنظام داخل کارزار میشد، ولی ناگهان سواران سبکاسلحۀ پارتی پشت برگردانیده فرار میکردند. در این حال وجد و شعف رومیها را حدّی نبود و، چون آنها میپنداشتند، که پارتیها واقعاً رو بفرار گذاردهاند، شتابان و سخت بتعقیب دشمن میپرداختند، امّا پارتیها در این حال بهر طرف فرار کرده و دشمن را از عقب خود کشانیده از میدان جنگ خارج میساختند و، چون پارتیها در سواری ماهرتر از رومیها بودند، رومیها به پارتیها نمیرسیدند و پارتیها دائماً برگشته باران تیر بطور قیقاج به رومیها میباریدند. از طرف دیگر معلوم است، که بر اثر تعقیب رومیها پارتیها را، صفوف سپاه رومی بهم میخورد و این وضع دوام مییافت تا آنکه بکلّی سپاه مذکور پراکنده، خسته و فرسوده میگشت، زیرا رسیدن به سواران