سپاه
اگر بخواهیم از سپاه پارتی با مدرک صحبت کنیم، باید به آنچه، که از تاریخ جنگهای دولت پارت با روم در باب اوّل گفته شده، رجوع کرده اطّلاعاتی را هم، که نویسندگان غربی بطور جسته و گریخته راجع به سپاه پارتی دادهاند، در اینجا جمع و خلاصه کنیم.
اوّلا این سؤال پیش میآید، که دولت پارت سپاه دائمی داشته یا نه؟باین سؤال باید موافق نوشتههای هرودیان (کتاب ۳، بند ۱) جواب داد، که نداشته. در این دوره از سپاه دائمی دورۀ هخامنشی هم، که عدّهاش بده هزار نفر جاویدان میرسید و ذکرش در صفحه ۱۴۸۰ این تألیف گذشت، خبری نیست. سپاه پارتی در وقت جنگ جمعآوری میشد و حال قشون چریک را داشت.
معلوم است، که ساخلو پایتخت و اقامتگاههای سلطنتی و قلاعی، که اهمیّت نظامی داشت و دربندها از این قاعده مستثنی بودند و دائماً مستحفظینی داشتند.
سپاه چریک پارتی از دو نوع افراد تشکیل میشد: سوار و پیاده، به پیادهنظام اهمیّت نمیدادند و دیده نمیشود، که این نوع افراد، در جنگی کاری کرده باشند.
اینها در قشون برای خدمت داخل میشدند و در پس صفوف جنگ بحفظ و حراست محلّها و خدمات افراد سوارهنظام و غیره بکار میرفتند و عدّهشان هم خیلی کمتر از عدّۀ سوارها بود، اما سوارهنظام اهمیّت داشت و باید گفت، که سپاه بمعنی واقعی از این قسمت تشکیل میشد. سوارهنظام را هم باید بدو قسمت تقسیم کرد:
سنگین اسلحه و سبک اسلحه. اوّلی برای جنگ تنبهتن با دشمن تدارک شده بود و اسلحه تعرّضی و دفاعی داشت. اسلحۀ دفاعی عبارت بود اوّلا: از زرهی بلند، که به زانو میرسید. این زره را از پوست شتر ساخته بآن قطعاتی از آهن یا پولاد میدوختند، ثانیاً کلاهخودی از آهن یا پولاد بر سر میگذاشتند و یک شلوار چرمی گشاد هم، که تا قوزک پا میرسید و گاهی پائینتر هم میآمد، میپوشیدند.
این لباس جنگ برای حفظ بدن از ضربتهای دشمن بود. از نوشتههای پلوتارک راجع به جنگ پارتیها با کراسّوس دیده میشود، که وقتی که، اشعۀ آفتاب باین قطعات