بعد، چون رومیها به استثنای مجلس سنا و چند نفر چاپلوس، که کورکورانه مطیع اوامر او بودند، از او ناراضی گشتند، از سوء ظن زیاد و نیز از این جهت، که طبعاً معاشرت را دوست نداشت، به جزیره کاپری [۱]رفته در آنجا انزواء اختیار کرد و در اینجا جبّاری شد، که نظایرش در تاریخ زیاد نیست. هرکس، که دارای نامی بود یا از خانواده بزرگی بشمار میآمد، یا ثروتی داشت و یا مورد سوء ظن او میگردید، مصون از ظلم او نبود. در نتیجه، اشخاص و خانوادههائی زیاد قربانی این احوال او گشتند و بر نفرت مردم از او بدرجات افزود، تا اینکه در سنّ ۷۵ سالگی به خودکشی اقدام کرد، توضیح آنکه آنقدر از خوردن غذا امتناع ورزید، تا بمرد (۳۷ م.) ، فسق و فجور او هم در جزیره کاپری معروف است.
اردوان و تیبریوس
اردوان، که بر احوال تیبریوس آگاه بود و نارضامندی رومیها را از او میدانست گمان میکرد، که او هرگز به جنگ اقدام نخواهد کرد، ولی در این وقت به تیبریوس خبر رسید، که، چون مردم ایران از اردوان و حکومتش راضی نیستند، میتوان انقلابی در این مملکت ایجاد کرد.
حتّی بعض نجبای پارتی بروم رفته به تیبریوس گفتند، که اگر او فرهاد پسر فرهاد چهارم را به ایران بفرستد، مردم بر اردوان قیام خواهند کرد (۳۵ م.). این اشخاص ضمناً گفتند، که اردوان از جهت شقاوت تمام اشخاص رشید خانواده اشکانی را کشته، تا مدّعی نداشته باشد. تیبریوس از شنیدن این اخبار مشعوف گشت، زیرا یقین حاصل کرد، که اگر جنگ خانگی در پارت روی دهد، اردوان فرصتی نخواهد یافت، که در سیاست خارجه اینقدر جسور باشد و روم را تهدید کند، بنابراین فرهاد پسر فرهاد چهارم را به سوریّه فرستاد تا انقلابی را در ایران برپاکند (تاسیتوس، سالنامهها، کتاب ۶، بند ۳۲). اردوان بزودی از این توطئه آگاهی یافت و چون سرمنشأ آن را سینناکس [۲]نامی، که از نجباء پارت و بسیار ثروتمند بود، دانست و فهمید، که خواجهای آبدوس [۳]، که در دربار اهمیّتی داشت،
________________________________________