نظر زبانشناسی اکنون قوّت و طرفدار دارد، همان است که ذکر شد، یعنی پارتیها از آریانهای ایرانی بودهاند، ولی معاشرت با سکاها اثراتی زیاد در اخلاق و عادات آنها گذارده بود، چنانکه در جای خود روشن خواهد بود.
دودمان اشکانی
در باب لفظ اشک بدواً باید گفت، که دو عقیده اظهار شده، عقیدهای، که بیشتر طرفدار دارد، این است، که اشک مخفّف ارشک است و چون بانی سلطنت پارتی ارشک بود، و سایر شاهان این سلسله برای افتخار خود و جاویدان کردن نام ارشک این اسم را باسم خود میافزودند، این دودمان موسوم به ارشکیان گردید و از کثرت استعمال ارشکیان در قرون بعد اشکانیان شد. برخی گفتهاند، که محلّ اقامت خانواده اشکانی در آساک بوده و بدین مناسبت این خانواده خود را اشکانی نامیده. معلوم است، که عقیده اوّلی به حقیقت نزدیکتر است، زیرا تبدیل ارشک به اشک از تبدیل آساک باین اسم طبیعیتر بنظر میآید. اگر اشک از آساک میآمد نویسندگان یونانی هم آساکس مینوشتند، زیرا تمامی این حروف را در الفبای خود داشتند، و حال آنکه تمام نویسندگان آنها آرزاکس نوشتهاند، که یونانی شده ارشک است: در الفبای یونانی حرف شین نیست و آن را به (ز) یا (س) تبدیل میکردند. بر مسکوکات اشکانی هم به یونانی همین اسم نقش شده. امّا اینکه رئیس این خانواده، که ارشک نام داشت کی بوده، از چه نژادی و از کجا، چند روایت را باید ذکر کنیم. موافق یکی از روایات ارشک شخصی بوده باختری و چون از دعوی استقلال دیودوت در باختر ناراضی بود، از آنجا مهاجرت کرده به پارت آمد، و اهالی را بقیام بر ضدّ سلوکیها برانگیخت. این روایت را سترابون ذکر کرده (کتاب ۱۱، فصل ۹، بند ۳) ، ولی خودش هم اعتمادی بصحّت آن ندارد. موافق روایت دوّم ارشک و تیرداد پسران فری یاپت بودند و این آخری پسر ارشک. این دو برادر از باختر به پارت نزد فرکلس [۱]والی سلوکی آمدند و چون تیرداد صباحت منظر داشت و والی
________________________________________
- ↑ Fherecles.