بطلمیوس پسر لاگس، که والی مصر گردید نبود، این بطلمیوس، ساموفیلاکس [۱]نام داشت.
آنتیگون پس از فتح
آنتیگون پس از فتحی، که کرده بود، چنانکه گذشت، بطرف ماد رفت، تا زمستان را در آنجا بگذراند و در این وقت دریافت، که پی‌تون والی ماد، می‌خواهد سربازان را بر ضدّ آنتیگون برانگیزد. چون درافتادن با چنین سرداری، که اسکندر نیز قدر او را می‌دانست صلاح نبود، آنتیگون روی خوش به کسانی، که این اخبار را برای او می‌آوردند، نشان نداد و بعکس آنها را از اینکه میان دو دوست را بهم می‌زنند سرزنش کرد، ولی در نهان نقشه‌ای ریخت، تا او را بدست آرد و با این قصد نامه‌ای به پی‌تون نوشته او را طلبید، تا ریاست قشون تمامی ایالات علیا را به او بدهد. پی‌تون وعده‌های او را باور کرده آمد و همین‌که وارد شد، آنتیگون او را گرفته، بدیوان محاکمات فرستاد و او را محکوم و بعد نابود کردند. بعد آنتیگون ارن‌توبات [۲]مادی را، والی ماد و هیپ‌پوسترات [۳]را رئیس ساخلوی مرکب از ۳۵۰۰ سپاهی اجیر کرده، پنج‌هزار تالان نقره شمش (۲۷ میلیون و نیم فرنگ طلا) برداشته بطرف پارس رفت. او بیست روز راه در پیش داشت، تا به تخت‌جمشید درآید. پس از اینکه به پارس رسید، مردم او را مانند پادشاهی پذیرفتند و آنتیگون بتغییر ولات پرداخت ولی تل‌پولم والی کرمان و ستاسانور والی ایالت دیگر را (که دیودور باز کرمان نوشته و باید اشتباه باشد) معزول نکرد، زیرا اینها قوی بودند و با یک حکم ممکن نبود آنها را منفصل کرد و دیگر اینکه این دو نفر ایالاتشان را خوب اداره کرده بودند و در میان مردم هواخواهان زیاد داشتند. در این وقت، اوی‌توس [۴]والی هرات شد و پس از مرگش، که بزودی روی داد، اواگراس شجاع و زرنگ جانشین او گشت. ایالت پاراپامیزاد، کما فی السّابق در دست اکسیارتس پدر رکسانه ماند، زیرا بیرون کردن او از آن صفحه، از جهت دوری مستلزم قشونی نیرومند بود. بعد، آنتیگون سی‌برتیوس
________________________________________
