من بضدّ تو هستم و دامنهایت را بر روی تو منکشف ساخته عورت تو را بر امّتها و رسوائی تو را بر مملکتها ظاهر خواهم ساخت...»
تاختوتاز سکاها در آسیای غربی
سپاه ماد با بهرهمندی پیش میرفت و نزدیک بود پایتخت دولت بزرگ آسور سقوط یابد، که ناگهان خبر تاختوتاز سکاها در آذربایجان و صفحات مجاور آن بشاه ماد رسید و او دید، که چاره ندارد، جز اینکه محاصرۀ نینوا را ترک کرده بحفظ مملکت خود بپردازد. این بود، که با سپاه خود قصد دشمن کرد، در نزدیکی دریاچۀ اورمیه با سکاها مصاف داده شکست خورد و مجبور شد شرائط سنگین آنان را بپذیرد.
(هرودوت - کتاب ۱ بند ۱۰۳) سکاها پس از این فتح دانستند، که دیگر کسی قدرت ندارد از آنها جلوگیری کند، چه آسور بواسطه جنگ با ماد ناتوان و خود مادیهای غالب، مغلوب آنها شده بودند. از این جهت و نیز بسبب اینکه در آسور غنائم کافی نیافته بودند، بنای تاختوتاز را در کلیۀ صفحات شمال غربی ایران، در آسور، مملکت وان، کاپادوکیه گذاشته و مملکتی را بعد از دیگری غارت و خراب کرده پیش رفتند، تا بسواحل دریای مغرب (مدیترانه) رسیدند. در اینجاها هرچه مییافتند غارت، آبادیها را ویران و مردم را نابود میکردند. فقط مردمانی سالم ماندند، که پناه بقلاع بردند. پادشاه مصر پسامتیک (فسمتیخ)، که فاتحانه وارد شامات شده بود، همینکه خبر تاختوتاز سکاها را شنید، به عجله عقب نشست و بعد هدایائی برای سردار سکاها فرستاده او را از دخول بمصر منصرف کرد. حرکت سکاها بطرف فلات ایران معلوم نیست چه جهت داشته. هرودوت گوید، کیمریها را تعقیب کرده به آسیای غربی درآمدند. بعضی تصور میکنند، که آسور، چون دید از طرف کیمریها و مادیها عرصه بر او تنگ شده، سکاها را به کمک طلبید، ولی باید حقیقت امر چنین باشد:
آمدن سکاها به آسیای غربی دنبالۀ همان نهضت آریانی بوده، که از قرون پیش شروع شده بود و آریانها بمعنی اعمّ گروه گروه، دسته دسته، به فلات ایران و آسیای غربی میگذشتند. باری تاختوتاز سکاها در ماد و آسیای صغیر سالها امتداد یافت. از توریة به خوبی دیده میشود، که چه رعبی از سکاها،، تاختوتاز و کشتار و غارت آنها