در ابتداء فرورتیش سیاست پدر خود را تعقیب کرد، چه میدانست، که ماد هنوز چندان قوّت نیافته، که خود را از قید آسور خلاص کند. بنابراین مرتبا باج به آسور میپرداخت و ضمنا محلهائی را، که در زمان پدر او به ماد ملحق نشده بود به مملکت خود ضمیمه میکرد. پس از آن شاه ماد پارس را به اطاعت درآورد. چون دو مردم جنگی را مانند مادیها و پارسیها در اطاعت خود داشت قوی شد و بمطیع کردن قسمتهای دیگر فلات ایران پرداخت. در ۶۴۵ آسور بانیپال از کار عیلام و بابل فراغت یافته به کارهای داخلی آسور و بتعمیر معبد و قصر باشکوهی، که سناخریب ساخته بود، اشتغال ورزید. بعد در عیش و عشرت فرورفت چه، عادت پادشاهان آسور بر این بود، که بعد از جنگی تا جنگ دیگر اوقات خود را بعیش و نوش و لهو و لعب میگذرانیدند. بعد از چندی چون شاه ماد مملکت خود را وسیع دید، نخواست دیگر از آسور تمکین کند و خراج گذارد، غافل از اینکه قوای مسلّح ماد هنوز آنقدر ورزیده نبود، که بتواند با آسوریهای جنگی، که تمام ملل آسیای پیشین را عاجز کرده بودند، مصاف دهد. بر اثر این اشتباه مادیها به آسور حمله برده شکست خوردند و شاه هم در حین جنگ کشته شد. مدت سلطنت او ۲۲ سال بود.
هووخشتر (۶۳۳-۵۸۵ ق. م)
جنگ با آسور
اسم این شاه را هرودوت کوآکسار نوشته[۱]، ولی از کتیبۀ بیستون داریوش اوّل معلوم است، که هووخشتر بود. این شاه یکی از شاهانی است، که سائسی خوب بودهاند و نظائرشان در تاریخ کم است.
وقتی که هووخشتر بتخت نشست، اوضاع ماد خطرناک و موقع شاه باریک بود، ولی او به خوبی تشخیص داد، که بیدرنگ باید اصلاحاتی بکند و توجه خود را قبل از هر چیز به قشون معطوف داشت، زیرا از تجربۀ تلخ جنگ پدرش با آسور آموخته بود، که سپاهیان چریکی ماد هرگز از عهدۀ سپاهیان ورزیده و جنگ آزموده آسور برنیایند. بنابراین قشونی باسلوب آسوری ترتیب داد و آن را دائمی کرد. پیاده نظام مسلّح به تیر و کمان و شمشیر شد، سواره نظام تیراندازان ماهری بودند، که از
- ↑ Kyaxar (یونانیها ایپسلون یا ایگرگ را مانند u فرانسوی تلفّظ میکردند، ولی ممدود بود).