و عادات مقدونیها را، که خودشان را قوم غالب یا فاتح میدانستند، آشکار میسازد و این معنی هم برای تاریخ ایران و فهم وقایعی، که بعد از انقراض دولت هخامنشی روی داد، بیاهمیّت نیست.
عقیدۀ مقدونیها پس از فوت داریوش
مقدونیها گمان میکردند، که با فوت داریوش جهانگیری اسکندر خاتمه یافته و قریبا به اوطانشان مراجعت خواهند کرد، ولی بزودی دریافتند، که این گمان اساسی نداشته، توضیح آنکه اسکندر آنها را در جائی جمع کرده گفت: باید ممالک شرقی ایران را تسخیر کنیم، تا دولت من کمتر از دولت هخامنشی نباشد و دیگر اینکه، اگر مردمان ایالات شرقی پارس را مطیع نکنیم، بیم آن میرود، که بعدها ایالات دیگر پارس هم از اطاعت ما سربپیچند. بر اثر این نطق مقدونیها مصمّم گشتند، که اسکندر را پیروی کنند. چنانکه دیودور گوید (کتاب ۱۷، بند ۷۴): اسکندر سپاهیان یونانی را، که از طرف متّحدین یونانی اسکندر در قشون او داخل بودند، مرخص کرد، تا به اوطانشان برگردند و بهر سوار یک تالان نقره [۱]و بهر پیاده ده مین [۲]داد و امر کرد تمام جیره و حقوق آنها را بپردازند. از این سپاهیان، آنهائی که خواستند در قشون اسکندر بمانند، هرکدام سه تالان دریافت کردند.
مقدار غنایم
مورّخ مذکور گوید، که اسکندر در موقع تعقیب داریوش تمام خزانههای او را تصرّف کرد و خزانهداران هشت هزار تالان به او تحویل دادند [۳]. غیر از این مبلغ خطیر اشیاء بسیار از قبیل جامهای زرّین و چیزهای دیگر نفیس بدست اسکندر افتاد و او این اشیاء را به سربازان بخشید. قیمت این اشیاء به سیزده تالان بالغ بود [۴].
پلوتارک در تخمین مقدار غنائمی، که در موقع تعقیب داریوش بتصرّف اسکندر درآمده، ساکت است، ولی گوید (اسکندر بند ۵۹) ، که چون اسکندر با نهایت شتاب قشون داریوش و بسّوس را تعقیب میکرد، سپاهیان مزبور اشیاء زیاد از
________________________________________