پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۶۵۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

مورد توجه زیاد نیست، ولی گنبد آن جالب دقت است، زیرا روی چهار جرز قرار گرفته و این جرزها را طاقهائی بهم پیوسته. این گنبد در فن معماری مرحله‌ای را نشان می‌دهد، که فن طاق‌زنی از آن و چند مرحلۀ دیگر گذشته، تا بشکل مدوّر درآمده. بنای فیروزآباد و سروستان و فراش‌آباد را اکثر علماء فن از دورۀ ساسانیان میدانند، ولی دیولافوا [۱]، که در ۱۸۸۰ این بناها را دیده، عقیدۀ راسخ دارد، که از دورۀ هخامنشی است و این قصور متعلّق به ولاتی از این دوره بوده. چون طاقها و گنبدهائی، که در اینجا دیده می‌شود، در عمارات تخت‌جمشید و شوش نیست، دیولافوا عقیده دارد، که زدن طاق و گنبد از معماری ملّی ایرانیان قدیم بوده و در عمارت تخت‌جمشید شیوۀ آسور و مصر را بکار برده‌اند.

سایرین با این عقیده همراه نیستند و گویند، که زدن طاق را ایرانیهای قدیم از روم و بیزانس اقتباس کرده‌اند. چون کتیبه‌هائی در اینجا پیدا نشده، قضاوت اهل فن مشکل گشته، ولی اکثریت قریب باتفاق این بناها را از دورۀ ساسانی می‌دانند.

هشتم-کتیبه‌ها بزبان و خط غیر پارسی

بعض شاهان هخامنشی، علاوه بر کتیبه‌هائی که ذکر شد، کتیبه‌هائی هم فقط بزبان و خطّ غیر پارسی نویسانده‌اند، که قابل ذکر است:

۱-بیانیّه کوروش بزرگ، که در بابل بزبان و خطّ بابلی انتشار یافته بود و شرحش در صفحات ۳۸۶-۳۸۷ گذشت. این کتیبه، که بر استوانه‌ای از گل رس نوشته شده، دارای ۴۵ سطر است و قسمت اعظم آن محو گشته. استوانه مذکوره در موزۀ بریطانیائی است.

۲-کتیبۀ داریوش اوّل در نزدیکی کانال سوئز، که بزبان و خط مصری قدیم نوشته‌اند و شرحش در صفحات ۵۶۸-۵۶۹ ذکر شده.

۳-کتیبه‌ای از اردشیر اوّل در تخت‌جمشید بزبان بابلی یافته‌اند و آن

________________________________________

  1. Dieulafoy. l'Art Antique de la Perse, 4me part. les monuments Voutes de l'epoque Achemenide.