پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۵۶۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

اخلاق و عادات) مهر چنانکه دیده می‌شود معبودی بوده، که بآن قسم یاد می‌کردند.

پرستش آن از زمانی بود، که خیلی قدیم است و اینکه هرودوت گوید، پرستش آن را از اعراب گرفته‌اند، صحیح نیست، زیرا موافق کتیبۀ بوغازگئی واقع در کاپادوکیّه قدیم و محلّ پایتخت قدیم هیت‌ها، که موسوم به پ‌ت‌ریوم بود، نجبای قوم میتانی که آریانی بوده‌اند، به خدایان هندی، یعنی ایندر، و ارون، ناساتی‌یا، میثر قسم خورده‌اند[۱] و میثر همان مهر است، پس برای مهر آریانهای ایرانی از زمانی پرستش داشته‌اند، که مذهب آنان با هندیها یکی بوده[۲] (راجع بقوم میتانی در مقدّمه گفته شد، که اینها در شمال بین النّهرین می‌زیستند و این کتیبه را از نیمه قرن چهاردهم ق. م میدانند) مهرپرستی بعدها به بابل و آسیای صغیر و یونان و روم سرایت کرده در اروپای غربی منتشر شد (چنانکه در جای خود بیاید). پرستش اناهیتا یا ناهید گمان می‌رود، که اصلاً آریانی نبوده و از نفوذ بابل می‌باشد. در بابل او را ایستار، در فینیقیّه آستارت می‌گفتند و مورّخین و نویسندگان یونانی و رومی بیشتر او را با آفرودیت و دیان[۳] تطبیق کرده‌اند (اوّلی ربّةالنوع وجاهت بود و دوّمی ربة النوع شکار).

پس از آنچه گفته شد، دو مسئله می‌ماند، که باید روشن گردد. اوّلا با اینکه هرودوت گوید مغ‌ها آشکارا و پارسیها در نهان مرده‌هاشان را، قبل از اینکه مرغ یا سگی بدرد، دفن نمی‌کنند، چگونه شاهان هخامنشی مقبره داشتند و نعش ملکۀ ایران زن داریوش سوّم را با حضور سی‌سی‌گامبیس مادر شاه دفن کردند و اسکندر نعش داریوش را به پارس فرستاد، تا در مقبرۀ شاهان دفن کنند؟جواب این سؤال مشکل نیست: زیرا خود هرودوت بعد گوید: «پارسی‌ها مرده را قبل از دفن موم می‌مالند» و از کجا، که همین کار را با نعش شاهان نمی‌کردند. جهت استعمال موم گویا از اینجا بوده، که چون خاک مقدّس بود و آلودن آن ممنوع،


  1. Indra, Varuna, Nassatya, Mithra.
  2. Eduard Meyer. Sitzungsbericht der Preuss. Akademie. 1908. p. I2.
  3. Aphrodite, Diane (Artemis).