او آموخت، که اوّلی را ستایش کنند، برای او نیاز دهند و سپاس او را گذارند. برای دوّمی نیز نیاز دهند، تا ناخوشی و هر چیز تاریک را از خود دور دارند، بدین ترتیب که گیاهی را موسوم به اممی[۱] در هاون بکوبند و از هادس[۲] و تاریکی یاری بطلبند و بعد گیاه کوبیده را با خون گرگی، که کشتهاند، مخلوط کرده به محلّی، که آفتاب نمیبیند، برده دور بریزند. بعض نباتات را آنها (یعنی پیروان این مذهب) از خدای خوبی میدانند و برخی را از عفریت. از حیوانات هم بعضی مانند سگ و پرنده و خارپشت مخلوق اوّلی هستند، موش آبی مخلوق دوّمی است و کشتن این حیوان را عملی صالح میدانند. آنها (یعنی مغها) گفتههای زیاد راجع به خدایان دارند، مثلا گویند، که هرمازس از روشنائی محض پدید آمد و آریمانیوس از تاریکی و این دو وجود باهم در جنگ شدند. هرمازس شش خدا خلق کرد: ۱-ارادۀ نیک. ۲-راستی. ۳- حکومت خوب. از سایرین یکی خدای حکمت است، دیگری خدای رفاه و ثروت و سوّمی خدای لذایذ از چیزهای زیبا. آریمانیوس هم از راه رقابت در مقابل این وجودهای خوب وجودهای بد آفرید. پس از آن هرمازس خود را سه برابر بزرگ کرد و از آفتاب دور شد، بقدری که آفتاب از زمین دور است و آسمان را با ستارهها پرستید و شعرای یمانی را [۳]در جلو ستارگان برای پاسبانی و تفتیش گماشت و پس از اینکه ۲۴ اله آفرید، آنها را در تخمی نهاد، ولی موجوداتی، که آریمانیوس زاده بود و بهمان عدّه بودند، تخم را سوراخ کردند (اینجا چیزی افتاده) و از این زمان بدی با خوبی مخلوط شد، ولی زمانی خواهد آمد، که آریمانیوس خالق بلیّات و قحطی مغلوب و رانده خواهد گشت. پس از آن زمین صاف و مسطح گردیده مردم دارای یک زندگانی و یک مال خواهند بود و همه با سعادتمندی بیک زبان حرف خواهند زد.
برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۵۶۰
ظاهر