پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۴۲۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

بین رود ارس و کورا سکنی داشتند) در قلب، داریوش با تمام خانواده و نجبای ایران قرار گرفته بود و هندیها و کاریان و آناپاست‌ها[۱] و تیراندازان مرد[۲] در اطراف او بودند. اوکسیان و بابلیها و سی‌تاک‌نیان و مردمان سواحل بحر احمر در صف دیگر از پس صف مذکور جا داشتند. داریوش جناح چپ خود را در مقابل جناح راست اسکندر با سواره‌نظام سکائی و هزار سوار باختری و صد ارّابۀ داس‌دار تقویت کرده بود و ۵۰ ارّابه دیگر با سواره‌نظام ارمنی، کاپادوکی در جلو جناح راست جا داشت. این عدّه ارّابه‌های داس‌دار و نیز فیل‌ها قلب را می‌پوشیدند و در اینجا داریوش پیاده‌نظام اجیر یونانی را بدور خود جمع کرده بود.

این یگانه دسته‌ای بود، که او می‌توانست در مقابل فالانژهای مقدونی بگمارد.

ترتیب قشون اسکندر را مورّخین یونانی چنین نوشته‌اند: جناح راست را سواره‌نظامی در تحت ریاست کلیتوس سیاه[۳] اشغال کرد. پس از او فیلوتاس پسر پارمن‌ین در رأس بهترین سواره‌نظام اسکندر جا گرفت، بعد هفت دستۀ دیگر از سواره‌نظام، که در تحت اوامر همان سردار بودند، می‌آمدند، بعد از آنها-پیاده‌نظامی، که موسوم به آژیراسپید[۴] بود (اینها را بواسطۀ سپرهای سفیدشان چنین می‌نامیدند.

دیودور این لفظ را چنین نوشته، ولی کنت‌کورث آرژیراسپید[۵] ضبط کرده).

این قسمت را نیکانور[۶] پسر پارمن‌ین فرمان می‌داد، بعد فالانژهای سپاهیان الی‌می[۷] به سرهنگی سنوس[۸] (الی‌می شهری بود در مقدونیّه) و سپاهیان ارس‌تیانی[۹] و لین‌سس‌تیانی[۱۰] بسرکردگی پردیکّاس جا گرفته بودند. پس از اینها ترتیب سواره‌نظام چنین بود: دسته‌ای به فرماندهی مله‌آگر[۱۱] و پهلوی آنان سپاهیان استیم‌فیانی[۱۲] به سرداری پولیس‌پرخن[۱۳]، پس از آن-دسته‌ای، که بسرکردگی فیلیپ پسر بالاکروس[۱۴] بود و پهلوی آن-قسمتی به سرداری کراتر[۱۵]. این عدّه را سواره‌نظام اقوام مختلف مانند پلوپونسی‌ها، آخیان، فتیوت‌ها[۱۶]، مالیان، لکریان،


  1. Anapastes.
  2. Mardes.
  3. Clitus Noir.
  4. Agyraspides.
  5. Argyraspides.
  6. Nicanor.
  7. Elimiotes.
  8. Coenus.
  9. Orestiens.
  10. Lyncestiens.
  11. Meleagre.
  12. Stympheens.
  13. Polysperchon.
  14. Balacrus.
  15. Cratere.
  16. Phthiotes.