مقدونیها رفت و این قضیّه باعث قوّت بحریّۀ مقدونی گردید. این خیانت قبرسیها به ایران برای اسکندر خیلی مهم بود، زیرا صوریها نمیگذاشتند مقدونیها باتمام پل موفق شوند و با این حال فقط با بحریّه ممکن بود کاری از پیش برد. لذا این وقعۀ مساعد اسکندر را دل داد و او بحریّۀ خود را، که مرکب از یکصد و نود کشتی بود، بدو جناح تقسیم کرده جناح چپ را به پنیتاگراس[۱] پادشاه قبرس و کراتر سپرد و خود فرماندهی جناح راست را اختیار کرد. فینیقیها هم، چنانکه دیودور گوید، هشتاد فروند کشتی داشتند، ولی به جنگ دریائی مبادرت نکرده کافی دانستند، که سه کشتی برای حفاظت دیوارهای خود بکار اندازند. اسکندر با بحریّۀ خود این سه کشتی را غرق کرد و بعد آلات و ادوات محاصره را به کشتیهای خود سوار کرده به دیوارهای شهر از هر طرف یورش برد. تمام مساعی مقدونیها باین کار مصروف بود، که دیوارها را سوراخ کنند و با این مقصود آنچه از ادوات جنگی و محاصره داشتند، بکار بردند و سوراخهائی در دیوارها ایجاد کردند، ولی اهالی صور هر دفعه با چابکی و مهارت از درون شهر هر سوراخ را گرفتند و باین کار هم اکتفا نکرده در درون شهر دیواری بلند ساختند، تا اگر دیوار بیرونی آسیب یابد، دیوار درونی را برای دفاع خود داشته باشند. فاصلۀ این دیوار از دیوار بیرونی پنج ارش (تقریباً ۲ مطر و نیم) بود. مقدونیها، چون دیدند، که از خراب کردن دیوارها با فعالیّت صوریها نتیجه بدست نمیآید، چنین کردند: سفائن خود را که دارای چهار صف پاروزن بود، از طرف دماغه دوبهدو بهم بستند، در فاصلۀ بین دو کشتی پلی از تیرها و تختهها ساختند و بر چنین پلها سپاهیانی نشانده بطرف دیوارها روانه کردند. عدّۀ چنین دو کشتی که پل داشت، زیاد بود و سپاهیان مقدونی در پناه دماغههای کشتیها باران تیر بر صوریها میباریدند. این کار مقدونیها باعث وحشت صوریها گردید، چه با این ترتیب عدّۀ سپاهیانی، که جنگ میکردند، بمراتب بیش از گنجایش ۱۹۰ کشتی بود و کار محصورین دشوار میشد. اسکندر، همینکه شب در رسید، امر کرد تمام سفاین او بشکل و ترتیب مذکور از هر طرف
- ↑ Penitagoras.