پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۳۰۰

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

کردن سارد بسیار بنواخت، تا ولات و حکّام دیگر ایران را نیز به خیانت تشویق کرده باشد. بعدها مهرن حاکم ارمنستان گردید.

قابل ذکر است، که اسکندر در ارگ سارد نوشته‌هائی یافت راجع بمخارج ولات ایران در صفحات دریائی و پولهائی، که آنها برای پیشرفت سیاست ایران خرج می‌کردند. در میان این نوشته‌ها، چنانکه نوشته‌اند، اسنادی می‌نمود، که دموستن ناطق معروف آتن پولهای زیاد برای برانگیختن آتنیها بر اسکندر دریافت می‌کرده.

نامه‌هائی هم از او در اینجا یافتند. اسکندر در بادی امر می‌خواست این اسناد را بر ضدّ دموستن بکار برد، ولی چون دید، که با آتن صلح کرده و بعلاوه ناراضی کردن آتن و یونان در این موقع صلاحش نیست، از این اقدام صرف‌نظر کرده مصمّم شد به اینکه نسبت به آتنیها بیشتر مراقب باشد (کنت‌کورث، کتاب ۲، بند ۵) و هم در این وقت فوسیون ناطق معروف آتنی بیش از سابق مورد توجّه و اعتماد او گردید، زیرا اسکندر او را طرفدار صمیمی خود می‌دانست.

پس از آن اسکندر بطرف افس[۱] رفت. ساخلو ایرانی آن، پس از شنیدن خبر شکست قشون ایران در جنگ گرانیک، این شهر را تخلیه کرده بود. در جزو ساخلو ایرانی آمین‌تاس پسر آنتیوخوس نامی بود، که، چون اسکندر را دوست نمی‌داشت و از او می‌ترسید، فرار کرده بدین‌جا آمده بود. اسکندر پس از ورود بشهر مزبور اعلام کرد، که این شهر در امور داخلی خود آزاد است و در این موقع دسته‌ای، که طرفدار مم‌نن بود، مورد حملۀ دستۀ دیگر واقع شد و چند نفر را از دستۀ اوّلی از معبد دیان بیرون کشیده سنگسار کردند و بعد دامنۀ کینه‌توزی داشت وسعت می‌یافت، که اسکندر از لجام گسیختگی رجاله جلوگیری کرد و گفت، که دیگر با گذشته‌ها کاری نداشته باشند. بعد اسکندر پارمن‌ین را با پنج‌هزار پیاده و دویست سوار برای تصرّف ماگنزی و ترالّ فرستاد و آل‌سی‌مال[۲] را با قشونی بولایت ینیانها و االیدها روانه کرده دستور داد، که در شهرهای این ولایات حکومت مردم را


  1. Ephese.
  2. Alcimale.