پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۲۸۲

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

عبور اسکندر از هلّس‌پونت

اسکندر، پس از اینکه تدارکات خود را برای سفر جنگی به آسیا تکمیل کرد، آنتی‌پاتر مقدونی را با دوازده هزار نفر پیاده و هزار و پانصد سوار در مقدونیّه گذاشت، تا امور آن مملکت را در غیاب او اداره کند و همواره سپاهیان جدید گرفته به کمکش بفرستد.

بعد اراضی و املاک زیاد بین دوستان خود تقسیم کرد. در این موقع، چنانکه نوشته‌اند، به پردیکّاس مقدونی هم قسمتی رسید و او از اسکندر پرسید، برای خودت چه باقی گذاشته‌ای؟اسکندر جواب داد: «امّید را». سردار مزبور گفت چون ما هم در تحت لوای تو جنگ خواهیم کرد، همان را برای خود نگاه می‌داریم (پلوتارک اسکندر، بند ۱۹)، ولی اشخاص کمی از پردیکّاس پیروی کردند و بعضی بقدری طمّاع بودند، که از اسکندر پرسیدند، خزانه‌اش در کجاست و اسکندر جواب داد: «نزد دوستانم». اسکندر می‌خواست بگوید، که من تمام هستی و دارائی خود را بمعرض بخت‌آزمائی گذاشته‌ام. هرگاه فاتح شدم، که این خزانه در مقابل خزانۀ دیگران چیزی نیست و، اگر مغلوب-که هر دو را باخته، ولی خدمتگزارانی صادق و باوفا برای خود ذخیره کرده‌ام، ولی حقیقت مطلب این است، که با دادن اراضی و املاک باین و آن اسکندر می‌خواست در غیاب خود از وضع ثابتی در مقدونیّه مطمئن باشد و ضرری هم به خود نمی‌زد، زیرا عایدات این اراضی و املاک پس از مدّتها وصول شدنی بود. امّا نقود را اسکندر برای مصارف جنگ با خود حمل کرد. پس از فوت فیلیپ ذخیرۀ نقدی خزانۀ مقدونی به گفتۀ مورّخین یونانی عبارت بود از شصت تالان[۱] مسکوکات نقره و چند جام طلا و نقره، و حال آنکه قرض پادشاه مذکور به پانصد تالان بالغ می‌گشت. فقر خزانه از این جهت بود، که فیلیپ هر قدر عایدات دولت را از محصول معادن طلا و غیره زیاد می‌کرد، تماما به خرج قشون‌کشیهای پی‌درپی او می‌رسید. خود اسکندر هم پس از فوت پدر هشتصد تالان قرض کرد و، وقتی که بطرف ایران رهسپار می‌شد، ده‌یک این مبلغ را نداشت. پلوتارک از قول انس‌کریت[۲] گوید، که اسکندر دویست تالان


  1. ۳۳۶ هزار فرنک طلا.
  2. Onescrite.