(۶۰) -شوش، صورت قلعهٔ شوش بر لباس کمانداران (لوور، نقّاشی سن الم گوتیه)
رقصکنان سرها را به یونانیها نشان دادند. روز دیگر یونانیها یک قلعه و نیز شهری را، که در پهلوی قلعه و محلّ اقامت پادشاه این مردم بود، گرفتند. پادشاه در یک برج چوبین منزل داشت. هرچه در اینجا بود غارت شد و یونانیها نان زیادی یافتند، که موافق معمول اهالی ولایت، سال قبل پخته بودند. محصول تازه را نکوبیده بودند و با کاه حفظ میشد. اهالی در سبوهائی گوشت خوک دریائی را نمک زده و ریزریز کرده نگاه میدارند و چربی این ماهیها را بجای روغن استعمال میکنند. انبارها پر بود از شاهبلوط درشت، که گاهی در اینجا بجای نان صرف میشود. شراب خالص این محلّ ترش است، ولی وقتی که با آب مخلوط کنند شیرین و گوارا است. مردان موزینکها خیلی سفیداند، زنان و اطفال آنها هم نیز. اغنیای اینها پشت خود را با رنگهای مختلف نقّاشی میکنند، با چاقو گلهائی روی پوست میاندازند و جای زخم میماند. کلیة قشون یونانی مردمی را ندیده بود، که از حیث عادات و اخلاق بقدر موزینکها از یونانیها دور باشند، زیرا این مردم در ملأ عام کارهائی میکنند، که مردمان دیگر در خلوت روا میدارند