پرش به محتوا

برگه:Tarikh-e Iran-e Bastan.pdf/۱۱۲۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

و جرئت ندارند در انظار دیگران بکنند. از خصائص دیگر این مردم آن است، که هنگامی که تنها هستند، چنان رفتار می‌کنند، که گوئی در میان جمعیّت‌اند:

هرجا باشند می‌خندند و می‌رقصند، مثل اینکه بخواهند هنر خود را به تماشاچیان نشان دهند (همان‌جا، کتاب ۵، فصل ۴).

یونانی‌ها در مدّت هشت روز از ولایت موزی‌نک‌ها و خالیب‌ها گذشته بولایت هم‌جوار، که از تی‌بارنیان[۱] بود، رسیدند. بعد، از اینجا به ک‌تی‌یور[۲] شهر یونانی و مستعمرهٔ اهالی سی‌نوپ[۳] رفتند. در اینجا یونانیها پنجاه روز ماندند و برای بدست آوردن آذوقه حول‌وحوش پافلاگونیّه و سایر مردمان را غارت می‌کردند. بعد اهالی سی‌نوپ و هراکله[۴] (ارگله کنونی)، که مستعمرهٔ یونانی‌های مگار بود، برای این یونانیها کشتیهائی فرستادند (سی‌نوپ در این ناحیه شهر مهمّ و یکی از بنادر معتبر ایران در کنار دریای سیاه بشمار می‌رفت. م.). در این وقت خیری‌سف، که برای تحصیل کشتی‌ها به بیزانس رفته بود، برگشت و معلوم شد، که موفّق نشده، ولی اهالی سی‌نوپ و هراکله از یونانی‌ها خوب پذیرائی کردند. بعد یونانیها در کشتی نشسته بطرف بی‌تی‌نیّه[۵] راندند. قسمت‌های قشون یونانی، که از راه دریا و خشکی روانه شده بودند، در بندر کالپه[۶] بهم رسیدند و چون فاقد آذوقه بودند، قرار دادند به دهات مجاور رفته بوسیلهٔ غارت و دزدی آذوقه بیابند. بنابراین دو هزار نفر از اردو خارج شدند و، در حینی که مشغول غارت بودند، سواره‌نظام فرناباذ به کمک بی‌تی‌نیان، یعنی اهالی محلّ آمده و حمله به یونانی‌ها کرده پانصد نفر از آنها کشت.

روز دیگر همین بی‌تی‌نیان را، که دو نفر سردار ایرانی از طرف فرناباذ با قشونی کمک می‌کردند، کزنفون شکست داد. اسم یکی از سرداران سپیتردات[۷] (سپهرداد) بود و نام دیگری راثین[۸]. بعد قشون یونانی از بی‌تی‌نیّه عبور کرده بشهر خریسوپولیس[۹] واقع در کالسدون[۱۰] درآمد (اکنون اسم این محلّ قاضی‌کوی است).


  1. Tibareniens.
  2. Cotyore.
  3. Sinope.
  4. Heraclee.
  5. Bithynie.
  6. Calpe.
  7. Spithridate.
  8. Rathine.
  9. Chrysopolis.
  10. Chalcedoine.