از فرات تا کارماند
بعد قشون کوروش از فرات گذشت و آب تا سینهٔ آنها میآمد.
آبروکوماس در موقع عقبنشینی تمام کشتیها را سوزانیده بود، تا کوروش معطّل شود. اهالی تاپساک نقل میکردند، که از فرات هیچگاه بدون کشتی نمیشد گذشت و این پیشامد را یک تفضّل آسمانی دانسته میگفتند، که فرات بشاه آتیه خود مطیع گشت بعد کوروش در سوریّه حرکت کرده و پنجاه فرسنگ در نه روز طیّ کرده به آراکس رسید. در اینجا دهات متعدّدی بود. قشون، غلّه و شراب زیاد از این دهات تحصیل کرد و سه روز مانده آذوقه برگرفت، (توصیف کزنفون از راه در اینجا گنگ است، اگر قشون کوروش از فرات گذشت چگونه پنجاه فرسنگ در سوریه راه پیمود و دیگر لفظ آراکس چه معنی دارد، باید استنباط کرد، که مقصود کزنفون از سوریّه قسمت غربی بین النهرین بوده و از آراکس رودی مانند خابور که بفرات میریزد. م.). بعد کزنفون گوید (سفر جنگی کوروش، کتاب ۱، فصل ۵) کوروش داخل عربستان شد و، در حالی که فرات را از طرف دست راست داشت، در مدّت ۵ روز سی و پنج فرسنگ راه در بیابانهای لمیزرع پیمود. این صفحه جلگهایست صاف مانند دریا و درختی در اینجا دیده نمیشود، زیرا تمام صحرا پر است از افسنتین و هرچه در اینجا میروید، معطّر است ولی سایه ندارد. از حیوانات در این صفحه گورخر، غزال و شترمرغ زیاد است.
کزنفون توصیف میکند، که سوارهای یونانی چگونه شکار گورخر میکردند و این حیوان بچه سرعت میدوید. گوشت گورخر طعم گوشت گوزن را دارد، ولی از آن لطیفتر است. شترمرغ با پا چنان میدود، که سوار بآن نمیرسد و از این جهت سپاهیان یونانی بزودی از تعقیب شترمرغها صرفنظر کردند. پس از عبور از این جلگه قشون به کرست[۱] رسید. این شهر بزرگ در کنار رود ماسکاس[۲] واقع است ورود شهر را از هر طرف احاطه دارد. سپاه در اینجا سه روز اقامت کرد، بعد در مدّت سیزده روز نود فرسنگ راه پیموده بشهر پیل[۳] درآمد و در تمام این راه سپاه کوروش فرات را از طرف دست راست داشت. در موقع