اردشیر مأموریت داشت بمصر حمله کند.
راجع به کلآرخ اسپارتی رئیس قشون یونانی کوروش باید گفت، که او سابقاً حاکم شهر بیزانس، یکی از مستعمرات یونانی، در تراکیّه بود. بعدها از جهة خشونتی که داشت و نیز بواسطه نافرمانی، از کار خارجش کردند و او به سارد آمده از کوروش تمنّی کرد، خدمتی به او رجوع کند. شاهزاده دههزار دریک به او داد و کلآرخ عدّهای از سپاهیان اجیر دور خود جمع و شهر خرسونس را از اهالی تراکیّه انتزاع کرد. غیر از کلآرخ اشخاصی دیگر نیز در خدمت کوروش بودند، که اسامیشان ذکر شد. پس از رئیس قشون اشخاص معروف قشون یونانی یکی موسوم به آریستیپ[۱] بود و دیگری به منن[۲] و هر دو از خانوادهٔ آلهآد[۳] بودند و این خانواده را در یونان از هواخواهان ایران میدانستند.
پس از اینها اشخاص دیگری نیز بودند، مانند کزنفون و غیره، که ذکرشان در جای خود بیاید.
کوروش از تارس ده فرسنگ در دو روز پیموده برود پساروس[۴] رسید و بعد[۵] فرسنگ دیگر راه رفته از رود پیراموس ۵گذشت. عرض این رود یک استاد (۱۸۵ مطر) بود. از این رود پانزده فرسنگ راه را در دو روز پیموده به ایسوس[۶] آخرین شهر کیلیکیّه درآمد (ایسوس در کنار خلیج اسکندرون، که به دریای مغرب اتّصال دارد واقع بود). اینجا کوروش سه روز ماند و سی و پنج کشتی به فرماندهی پیتاگراس لاسدمونی[۷] و ۲۵ کشتی خود کوروش به فرماندهی تامس[۸] به او ملحق شدند. در این کشتیها هفتصد نفر لاسدمونی سنگین اسلحه بسرکردگی خیریسوف[۹] لاسدمونی بودند. کشتیها در ساحل و در نزدیکی خیمهٔ کوروش لنگر انداختند و چهارصد نفر یونانی سنگین اسلحه، که خدمت آبروکوماس را ترک کرده بودند، در اینجا به سپاه کوروش پیوستند.
از ایسوس تا فرات
کزنفون گوید (سفر جنگی کوروش، کتاب ۱، فصل ۴): «از ایسوس کوروش یک منزل طیّ کرده به دربندهای کیلیکیّه