برگه:Tarikh-e-Sistan Bahar.pdf/۵۳

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
–۱۶–

و فراه‌رود و خشکرود و هروت‌رود و آب دشتها و کوهها از همه اطراف سیستان و از هزار فرسنگ همه بزِرِه آید و یکی سوراخ است انرا دهان شیر گویند نه بزرگ همه این چندین آب بدان فرو شود، هیچ کس نداند که کجا شود مگر خدای تعالی و تقدس و این از عجائبهاست.

(فضل آخر)

و دیگر بوالمؤید بلخی گوید، و اندر کتاب ابن‌دهشتی[۱] گبرکان[۲] نیز باز گویند که اندر شارستان سیستان که برکه ِ گرد گنبدست یکی چشمه بودست که از زمین همی برآمد[۳].......... از آن کردیدی هم افراسیاب ببست، و چنین گویند که پس از[۴] هزار سال اکنون که فراز رسد باز شود و منفعت آن فرا دید آید بمشیة الله تعالی.


  1. بندهشن کتاب مقدسی است بزبان و خط پهلوی محتوی قصص و روایات دینی و تاریخی زرتشتیان و معنی آن «اصل خلقت» میباشد چه بُن بمعنی اصل و بیخ و دهشن بمعنی خلقت است و این قبیل مصدرها با تاء مثناه هم آمده و امروز بدون نون و تاء مستعمل است مگر بندرت و اینکه در متن آنرا (ابن دهشتی) نوشته‌اند چون بگبرکان اضافه شده شک نیست که همان «بندهشت یا بندهشن» میباشد.
  2. غالب مورخین و شعرا لفظ «گبر» را مصغر ذکر کرده‌اند غیر از دقیقی که لغت «گبر» را هیج نیاورده است فردوسی گوید:
      همه پیش آذر بکشتندشان ره گبرگی در نوشتندشان  
  3. اینجا ربع سطر افتاده. احیاء : ندارد. و در بندهشن و اوستا اشارات زیادی بسیستان و دریاچه‌ها و رود‌ها و کوههای آنجا دارد و سیستان را محل ظهور موعودهای سه‌گانه مزدیسنا میداند.
  4. جمله «پس از» محکوکست و محتمل است اصلش (بهزاره) بوده.