برگه:Tarikh-e-Sistan Bahar.pdf/۵۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
–۱۵–

فضل آخر

آنکه بناحیت رَوِن و جول[۱] یکی ریگست بزرگ اندر برا [بر] کوه[۲] ببالابر شده چون بنزدیک آن مردم شود اگر هیچ چیزی آلوده بر آن فکند آن ریگ بنالد چنانکه رعد بنالد، و این از عجایبهاست، و چنان می گویند که از آن ریگ بزیر زمین اندر گشادست تا کوه دماوند که افریدون ضحاک را آنجا بند کرد و بزندان کرد، و اندر خبر چنانست که دجال که بآخر الزمان بیرون آید هم ضحاک است و هنوز زنده است تا آنگاهی که بیرون آید و عیسی علیه السلام از آسان بزمین آید و او را هلاک کند و حسین علی ابی طالب را پرسیدند از حدیث دجال، جواب داد بدین در بیت:

شعر

  و فی سجستان رمل نحو کورتها مسجن فی تحتها[۳] أی تسجین  
  إذا لقیت علیها جیفة نطقت سمعت منها أنینا مثل تنین  

ودیگر آنست و کنون پیداست که رود هیرمند و ُرخَد رود[۴] و خاش رود


  1. در اصل (رَوِن) بفتح اول و کسر ثانی با اعراب نوشته شده است. این ناحیت در این کتاب باز هم نام برده شده و همه جا تواما ذکر شده است. در کتب جغرافیائی قدیم و جدید ذکری ازین دو محل نیست و اگر هست در کتب معروف بنظر حقیر نرسیده از لفظ (جول) که محتمل است با جیم سه نقطه باشد حدس میشود زد که این محل در کناره کویر بوده است چه چول بنارسی که امروزه در خراسان مستعمل است بمعنی کویر و صحرای قفر است و کویر بزرگ را چول گویند و نیز باغ یا بستانی را که از میوه تهی شده باشد و جائی که پاک یغما شده گویند چو رشد یعنی خالی و غارت شد و در برهان قاطع چول بمعنی صحرا و جای خالی از آدم معنی شده است و احیاءالملوک ندارد و بجای آن:در ناحیه قلعه گاه اوق دارد.
  2. اصل : براکوه، أحیاء : ریگیست ببلندی کوهی بیالا بر شده.
  3. بجای (فی تحتها) کلمتی دیگر بوده که تنها الف آخر آن باقیمانده و باقی را تراشیده و این دو کلمه نوشته اند. و وزن شعر و معنی خرابست، ظ : هو فیها؟
  4. درین کتاب همه جا «ر خج» را «رخد» نوشته است و معلوم میدارد که تلفظ آن رخد بضم اول و بفتح ثانی بوده و رخد از ( َاراخوذیای) فرس قدیم و ( ُرُخوَت) پهلوی باقی مانده و عرب آنرا (رخج) کرده است.