برگه:Tarikh-e-Sistan Bahar.pdf/۵۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
–۱۳–

دیگر جایها بر ستور حمل باید کرد مگر ببغداد که همین یافته شود، و دیگر که علماءِ بزرگ خاستند از سیستان اندر باب فقه و ادب و قراءَة و تفسیر چنانکه بحرمین و شام وعراقین محتاج ایشان بودند و کتب ایشان خواندند و کنون میخوانند که اگر نام هریکی بگویم کتاب تطویل گیرد، و هرگز نبوَد که خالی بٌوَد از علماءِ وفقهاءِ بزرگ، که در طبع هواءِ او موجودست که آنجا ناچار علماءِ بسیار باید که باشد، و عامه سیستان علم دوست باید که باشد، و مردان آن مرد[۱] و زنان آن پاکیزه و باحمیت چنانکه آنانرا بدیگر جای اندر پاکیزگی یار نباشد هرچه از آن سجزی خالص باشد، مگر آنکه نه از سیستان باشد. واندر نهادش آن شهریست که هیچ دشمنی قصد آن نکردونکند که نه مخذول ومذموم باز گردد - اگر خود بازگردد - یانه[۲] هلاک شود،[۳] و دیگر که اندرهمه عالم چندان بناءِ بزرگوار نیست و ممکن نیست که باشد که بسیستانست. و دیگر که اندر همه عالم معروفست که زمین نیست بهتر از زمین سیستان، و بهیج جای گوشت حیوان خوشتر از گوشت حیوان سیستان نباشد بطعم ولذت، و بهیچ جای مردم نباشد بنان و نمک و فراخ معیشت چون مردم سیستان، ز آنچه عرصه شهر و سواد ایشان فراخ است و نعمت از هر لونی دارد و تا بودند آن دیدند که بخوردند و بدادند و عادت کریم ایشان خود این بُوَد واین بودست و همین باشد تا آنگاه که جهان سپری شود. و بالله التوفیق.

(دیگر عجایبها که در سیستان بوده و بعضی کنون می بینیم)

بوالمؤید بلخی و بشر مقسم اندر کتاب عجایب بر و بحر گویند که اندر


  1. در متن مرد دوم را خط زده اند ولی بودنش درستست. زیرا (مردان مرد) بطور اضافه و (مرد مرد) بمعنی مرد شجاع و دلیر است و اینجا هم بهمان معنی است یعنی مردانشان دلیر و زنان شان پاکیزه یعنی پاکدامن اند.
  2. در این کتاب همه جا (یانه) بمعنی و الأست.
  3. ازین جملات و جملاتی پیشتر از آن پیداست که این کتاب یا اوایل آن پیش از هجوم مغول نوشته شده است، چه عرب سیستان را بصلح گرفت و سامانیان هم در محاصره سیستان مغلوب شدند و محمود غزنوی هم سیستان را با همدستی مردم زرنک فتح کرد و خلف بن احمد را در قلعه طاق حصار داد و عاقبت ویرا بزینهار فرود آورد نه در زرنگ.