برگه:Tarikh-e-Sistan Bahar.pdf/۱۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
–ید–

دو سه نمونه و از ترکیباتی فارسی مانند (بزرگی یعقوب پیدا گشتن گرفتن) وغیره مدعای ما روشن میشود. و بالاخره با آنچه ذکرشد نمیتوان حکم کرد که اینکتاب از عربی فارسی بتمامه ترجمه شده و احوط آنست که چنانکه اکنون بفارسی است آنراهم از اصل فارسی بدانیم.

  • * *

اختصاصات این کتاب در انشاء و نحو و صرف بسیار است که شرح همه آنها بطول میانجامد و بدلایلی ناچاریم کتاب را بحجم زیاد مبتلا نسازیم لذا باختصار اشاره میکنیم که قواعد انشاء و دستور این کتاب با قدیمترین کتب فارسی که بنظر رسیده از قبیل نثر بلعمی در ترجمه تاریخ طبری (بین ۳۵۰ - ۳۶۰) و حدودالعالم (۳۷۲) شباهت نام دارد.

اولا - در سادگی و ایجاز منحصر بفرد است و از استعمال مترادفات که عمده شیوه مترسلان فارسی است بر کنار است، در کوتاهی جملها بهیچیک از کتب فارسی شباهت ندارد و درین صنعت شیرین و لطیف منفرد است، و بحدی در نیاوردن کلمات مترادف و مکرر و ایراد جملات کوتاه سعی داشته که هرگاه بقاعده نقطه گذاری امروز جملها از هم تفکیک نمیشد بنا بعادتیکه خوانندگان در این قبیل کتابها از حیث درازی جمله ها دارند، خواندن آن بدرستی برای مردم نا آشنا دشوار مینمود. سجع هیچ ندارد و گوئی با این صنعت که نوعی از شاعریست و ربطی به نثر ندارد آشنا نبوده است.

ثانیا - در استعمال کلمات عربی مقتصد است و بیشتر کلمات فارسی استعمال میکند وگاه میشود که در یکی دو جمله غیر از اسامی خاص یا تواریخ یک کلمه عربی یافت نمیشود و در هر صفحه که باز کنید ازین جملهای تمام فارسی که بدون تکلف و بسوق طبع نوشته شده مکرر خواهید یافت منجمله در صفحه ۱۶۰ که اتفاقا باز شد مینویسد: «باز حمزه برفت، سوی خراسان شد، چون دانست که اینجا هنوز بر آن گروه برنیاید، و عیسی بن علی بر اثر وی با سپاه برفت روز پنجشنبه.. و اندرین میان عیسیداینجا دوازده روز بود، و حمزه به نشابور شد وعیسی براثراو، وبدر نیشابور فراهم رسیدند وحربی صعب کردند و حمزه بازگشت، بسیستان آمد، وعیسی بنشابور نزدیک پدر ببود»

ثالثا - اگر لغات عربی استعمال کرده همانهائی بوده است که گویا در کلمات مردم