برگه:Tarikh-e-Sistan Bahar.pdf/۱۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
–ی–

دخل و حمل نرسید آخر بر آن جمله اتفاق افتاد که امیرالمؤمنین رشید را خطبه همی کردند و هنوز آن خطبه بنی العباس بر جایست اما حال منقطع گشت» ازین عبارت بخوبی معلوم است که این قسمت کناب در زمان استقلال و قدرت امرای سیستان وقبل از ضعف شدید خاندان بنی العباس نوشته شده --خاصه که لفظ (اما حال منقطع گشت) الحاقی بنظر میآید - و اگر مطابق اواخر کتاب بعد از واقعه هلاکوخان یا در عهد سلطان محمد خوارزمشاه تألیف شده بود، معلوم نبود که وقعی ببغداد و فرستادن یا نفرستادن حمل و خطبه کردن یا نکردن آنان گذاشته میشد، و خود این جمله میرساند که تحریر اصل کتاب لااقل در اوایل عهد سلاجقه صورت گرفته است و همچنین از شرح مالیات و جمع و خرج سیستان و از نتیجه و تعریف آبادی ملک نیمروز و عظمت و استحکام و عمران شهر زرنگ (صفحات ۱۱ - ۲۱ - ۳۰ - ۳۲ و غیره) بدرستی قدمت کتاب مدلل میشود، و گاهی بخاطر میرسد که شاید این کتاب چند بار تألیف شده یکی در عصر یعقوب لیث وعمرولیث و دیگر در عصر خلف بن أحمد و غلبه سلطان محمود غزنوی و دیگر در عصر طغرل سلجوقی و دیگر در حدود ۷۲۵ که پایان کتابست، زیرا بقدری از حمزة بن آذرک شاری خارجی و آل صفار و ابو جعفر احمد بن محمد حمایت میکند و آنانرا میستاید که طبعا شخص باین خیال میافتد که در عصر ابی الفضل تاج الدین که از این کتاب برمیآید که او نسبتی بخانوادهٔ صفاریان نداشته، چگونه مورخی تا این اندازه از پادشاهان قدیم و متغلبان دیرین حمایت میکرده است؟ و از عبارات هم میآید که اول این کتاب با اواسط و اواخرش بی تفاوت نیست، مثلا در ضمن شرح حال ابوالفضل تاج‌الدین اول، نام روز و ماه و سال فارسی دیده میشود و قبلا این رسم در اینکتاب بنظر نمیرسد - و نیز درجات بروج وزایجه تعیین میشود که در قسمت قبلی[۱] نیست، مگر در آغاز غلبه سلطان محمود غزنوی بسیستان که آنهم در حاشیه کتاب درجه طالع را نوشته است نه در متن و معلوم میدارد که بعد الحاق شده است (صفحه ۳۵۳) ولی از آن پس در متن کتات درجات طوالع ذکر میشود (صفحه ۳۸۰ - ۳۸۲) و اگر خواننده دقیق شود نکات دقیق دیگری هم در تائید اینمعنی بدست خواهد آورد.

  1. فقط در صفحه 10 - 11 در ولادت حضرت رسول از کتاب ابوموسی خوارزمی یکبار زایجه نقل شده است.