برگه:Tarikh-byhghy.pdf/۳۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۲۰
تاریخ بیهقی

تا همگان را بنشاندند دورتر و پس سخن بگشاد، و چون این پادشاه در سخن آمدی جهانیان بایستی که در نظاره بودندی که دُر پاشیدی و شکر شکستی، و بیاید در این تاریخ سخنان وی چه آنکه گفته و چه نبشته تا مقرر گردد خوانندگان را که نه بر گزاف است حدیث پادشاهان، قال اللهُ عزّ و جل و قوله الحق و زاده بسطة فی العلم و الجسم و الله یوتی ملکه من یشاء[۱]. پس اعیان را گفت سیرت ما تا این غایت بر چه جمله است؟ شرم مدارید و راست بگوئید و محابا[۲] مکنید. گفتند زندگانی خداوند دراز باد تا از بلا و ستم دیلمان رسته‌ایم و نام این دولت بزرگ که همیشه باد بر ما نشسته است، در خواب امن غنوده‌ایم و شب و روز دست بدعا برداشته که ایزد عز ذکره سایه رحمت و عدل خداوند را از ما دور نکند، چه اکنون خوش میخوریم و خوش میخسبیم و بر جان و مال و حرم[۳] و ضیاع و املاک ایمنیم که بروزگار دیلمان نبودیم. امیر گفت ما رفتنی‌ایم که شغلی بزرگ در پیش داریم و اصل آن است، و نامها رسیده است از اولیا و حشم که سلطان پدر ما رضی‌الله عنه گذشته شده‌است و گفته‌اند که بزودی بباید آمد تا کار ملک را نظام داده‌اید که نه خرد ولایتی است خراسان و هندوستان و سند و نیمروز و خوارزم، و بهیچ حال آنرا مهمل فرو نتوان گذاشت که اصل است، و چون از آن کارها فراغت یابیم تدبیر این نواحی بواجبی ساخته آید چنانکه یا فرزندی محتشم از فرزندان خویش فرستیم یا سالاری با نام و عدت و لشکری تمام ساخته، و اکنون اینجا شحنهٔ می‌گماریم باندک مایه مردم آزمایش را تا خود از شما چه اثر ظاهر شود، اگر طاعتی به بینیم بی‌ریا و شبهت، در برابر آن عدلی کنیم و نیکو داشتی که از آن تمام‌تر نباشد، و پس اگر خلاف آن باشد از ما دریافتن[۴] به بینید فراخور آن و نزدیک خدای عز وجل معذور باشیم که شما کرده باشید، و ناحیت سپاهان و مردم


  1. مو زاده البسطه (کذا) فی العلم و الجسم الی (کذا) و الله یوتی الخ فا فقط جمله دوم آیه را دارد آیه در سوره بقره است
  2. محابا در اینجا بمعنی پروا داشتن و امتناع کردن است اصل تازی آن محاباة (با تا) ست و بتاثیر زبان فارسی تخفیف یافته است نظیر کلمه مدارا.
  3. در حاشیه یب حرم بضم حاجماعت نسوان انتهی و درین صورت حرف دوم باید ساکن باشد
  4. رجوع کنید به ص ۵ حاشیه شماره ۱