سواران خود به دوین نزد ابو السوار شتافت. ابو السوار او را نیک نواخته مهربانی کرد.
ولی چندی نگذشت که فرمان به کشتنش داده نابود ساخت. ماتئوس مورخ ارمنی می‌گوید نزدیکان ابو السوار بر وی رشک برده ابو السوار را ازو بیمناک ساختند و بدین جهت بود که فرمان کشتنش داد۱. ولی چنانکه نوشتیم ابو السوار دختر آشود را به زنی گرفته بود اگر این پیوند در آن زمان بوده باید گفت کشتن ابی راد به خواهش آشود یا به خاطر او بوده.
چامچیان این داستان را از ماتئوس در سال ۱۰۲۰ میلادی که مطابق سال ۴۱۲ هجری است نقل می‌نماید و این درست نیست چه در این زمان فضلون پدر ابو السوار حکمرانی داشت و ابو السوار اگر هم فرمانروایی دوین را از طرف پدرش داشته بسیار خردسال بوده و کشتن اجی راد ازو با خردسالیش باورکردنی نیست و باید گفت حادثه سالها دیرتر از آن تاریخ روی داده.
جنگ ابو السوار با داویت بی‌خاک
خبر دیگر از ابو السوار داستان جنگ او با داویت بی‌خاک و همدستان اوست. این خبر را نیز ماتئوس می‌نگارد و به نوشته او ابو السوار با همه نیرومندی و توانایی و با آنکه صد و پنجاه هزار تن سپاه از ایرانیان و ترکان همراه داشت از بیست و اند هزار تن ترسایان که بسیاری از آنان به جای افزار جنگ انجیل و خاچ به دست داشتند شکست یافت. بی‌گفتگوست که داستان بدینسان که او نوشته نبوده با اینهمه چون خبر دیگری در دست نیست خلاصه آنچه را که او نوشته در اینجا می‌آریم:
«ابو السوار چون دید داویت روز به روز بر پهناوری خاکش می‌افزاید پنهانی با طغرل بیک پادشاه ایران دست بهم داده صد و پنجاه هزار تن از ایرانیان و دیگران گرد آورده بدان بخش آران که به دست ترسایان بود تاختن برده دست یافت و تاراج و کشتار فراوان کرد. شهرها خواه‌ناخواه فرمانبرداری او را پذیرفتند. داویت خویشتن آن دل نداشت که به جنگ ابو السوار از بیرون آید کسان پیش یوحنا پادشاه ارمنستان و پیش خداوند قبان۲ که او نیز از ارمنیان بود و پیش پادشاه ابخاز و گرجستان فرستاده پیام داد که ابو السوار به خاک ترسایان تاخته و بر شهرهای بسیاری دست یافته است
________________________________________
(۱) . تاریخ چامچیان، چاپ دوم، ص ۸۹۹.
(۲) . قبان بخشی از آران بوده.
شهریاران گمنام جلد ۱
