دیلمان و تازیان
پس از پیدایش اسلام و برافتادن پادشاهی ساسانیان که سرتاسر ایران از رود فرات تا رود جیحون و از خلیج فارس تا قفقاز و دربند به دست تازیان افتاد در رشته کوهستان البرز مردمانی۱ که عمده ایشان دیلمان و تپوران۲ (مردم طبرستان) بودند تازیان را به سرزمین خود راه نداده یوغ بندگی آنان به گردن نپذیرفتند و با همه زور و توانایی که در آن وقت کشورگشایان تازی را بود و کوه و دشت از سهم و هیبت ایشان میلرزید مردم این یک قطعه کوهستان رام و زبون ایشان نشده و استقلال و آزادی خود از دست ندادند.
ولی تپوران با آنکه از هرحیث بزرگتر و نیرومندتر از دیلمان بودند با تازیان پیمان آشتی بسته ترک جنگ و دشمنی گفتند و پس از مدتی هم تازیان با هرتلاشی بود به ولایت ایشان درآمده سراسر دشت و هامون آنجا را تصرف نمودند و تنها در برخی کوهسارها بود که پادشاهانی از بومیان حکمرانی و استقلال داشتند [به شرحی که در تاریخها نگاشته است]. اما دیلمان برخلاف تپوران در دشمنی و کینهورزی با تازیان سخت ایستاده گرد آشتی و طلب زینهار نگردیدند. و بدین اکتفا نکردند که در کوهستان خود آزاد زیسته از تعرض دشمنان آسوده باشند بلکه هنگام فرصت بر تازیان و مسلمانان تاخته از کشتار و تاراج دریغ نمیکردند. این بود که تازیان قزوین را بدانسان که در زمان ساسانیان بود لشکرگاه یا «ثغر» قرار داده سپاهی از غازیان و مرابطان در برابر دیلمان بنشاندند.
تا اواخر قرن سیم هجری این ترتیب میان دیلمان و مسلمانان برقرار و بیش از دویست و پنجاه سال «به ویژه تا اواخر قرن دوم» جنگ و زد و خورد پیاپی درکار بود.
دیلمان از بزرگترین و سهمناکترین دشمنان اسلام شمرده میشدند و نام دیلم همهجا
________________________________________
(۱) . از جمله «موغان» و «تالشان» بودند که مورخان اسلام «موقان» و «طیلسان» نگاشتهاند. همچنین طایفهای به نام «ببر» که اکنون نشانی از او بازنمانده.
(۲) . نام قدیم مازندران «تپور» و نام فارسی آن ولایت هم «تپورستان» است چنانکه در سکههایی که در قرنهای نخستین و دوم هجرت در ولایت مذکور به نام پادشاهان بومی یا به نام حکمرانان مسلمان زدهاند و اکنون به فراوانی موجود است همهجا نام ولایت با خط پهلوی «تپورستان» است. «طبرستان» معرب این کلمه و طبری معرب «تپوری» است.
شهریاران گمنام جلد ۱