پرش به محتوا

برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۲۱۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

گفتار سومین: احمد یلیان تحقیق نژاد خاندان

در پیش نوشتیم که از سال ۴۴۶ که در آمدن طغرلبک را به آذربایگان می‌نگارند تاریخ این سرزمین تاریک است و تا چهل، پنجاه سال دیگر از حکمرانان بومی آنجا هیچ‌گونه آگاهی در دست نیست. با آنکه ما یقین می‌دانیم که در همین سالها حادثه‌های بسیار مهمی در آنجا رخ داده و این خود یقین و بی‌گفتگو است که برافتادن روادیان که از حادثه‌های آن زمان است بی‌جهت و بی‌کشاکش انجام نیافته و ناگزیر با یک رشته شورش و هنگامه توأم بوده است. و آنگاه در همان سالها ما امیر ابو الخلیل جعفر را می‌شناسیم که قطران بیش از سی قصیده و قطعه در ستایش او دارد و او را پادشاه آذربایگان می‌خواند و جنگهای او را با گرجیان و ارمنیان و رفتن او را به سپاهان پیش سلطان سلجوقی (که گویا ملک شاه بوده) یاد می‌کند. با این همه در تاریخها هرگز نامی از او برده نشده و این خود بهترین دلیل است که کتابهای تاریخی ما تا چه اندازه ناقص و نارساست.

آنچه از حادثه‌های آذربایگان در این سالها یقین است اینست که پس از درآمدن طغرل به آذربایگان اندکی نگذشته بود که ایلهای ترک که همچون سیل از ترکستان روی به ایران آورده بودند به فراوانی و انبوهی بدانجا درآمده هردسته‌ای گوشه‌ای را برای خود برگزیده بنشستند. چنان‌که ابن اثیر در حوادث سال ۴۵۶ درباره درآمدن آلپ ارسلان به آذربایگان می‌نگارد:

چون به مرند رسید یکی از امیران ترکمان... که نام او طغدکین (طعتکین) بود با

شهریاران گمنام جلد ۱