پرش به محتوا

برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۱۶۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

به جنگ فرود نمی‌آییم مسلمانان دوباره کسی پیش ایشان فرستاده پیغام دادند که خواه‌ناخواه امروز را باید جنگ کرد. ایشان باز گوش نداده از جای خود تکان نخوردند. گروهی از دلیران و جنگجویان گرجی فرود آمده با مسلمانان جنگ‌های یک‌تنه (مبارزه) کردند و پنج تن از ایشان در این پیکار نابود گردیدند.

این هنگام مسلمانان ناگاه بر لشکرگاه ترسایان تاختند. اینان ناچار بر اسبان خود نشسته از ترس جان به پیکار و دفاع پرداختند و صدا بهم انداخته مسیح را به یاری خود می‌خواندند. صف‌ها به هم خورده هرتیره و گروهی جداگانه جنگیده و از ترس جان مردانه می‌کوشیدند. آسوغیک از دلاوریها و هنرنماییهای همکیشان خود شرح دراز سروده می‌گوید جویها بلکه رودها از خون روان شده بود. و به گفتۀ او سرانجام شکست بر مسلمانان افتاده انبوهی از ایشان به دست ارمنیان و گرجیان نابود می‌شوند. امیر مملان با گروه اندکی گریخته جان به‌در می‌برد و ترسایان تا در ارجیش از دنبال گریزیان تاخته تا هنگام غروب به کشتار می‌پردازند و خواسته و گنجینه فراوان و اسبان و ستوران بسیار غنیمت به دست آورده با شادی و خرمی به جای خود برمی‌گردند. شگفت است که می‌گوید در این همه جنگ و خونریزی کسی از ارمنیان و گرجیان کشته یا زخمی نگردید جز آن پنج تن گرجی که در مبارزه با مسلمانان نابود شده بودند. و این را نتیجه آن دعاها و زاریها که ترسایان کرده بودند می‌داند۱.

از این پس از امیر مملان خبری نیست و چون آسوغیک تاریخ خود را در چند سال پس از این (سال ۱۰۰۴ میلادی مطابق ۳۹۴ هجری) به پایان می‌رساند دانسته نیست که او به کینه این شکست بار دیگر لشکر به ارمنستان کشید یا نه. در دیگر کتابها نیز خبری از روادیان نیست تا در سال ۴۲۰ ابن اثیر نام امیر وهسودان را می‌برد چنان که خواهیم نگاشت.

ابو دلف امیر گوغتن

چون در این بخش و در بخش نخستین بارها نام ابو دلف برده‌ایم و نواده او را که او نیز ابو دلف نام داشته و از ممدوحان قطران بوده با تحقیقی درباره خاندانشان

________________________________________

(۱) . تاریخ آسوغیک، چاپ شاه نظریان، ص ۲۶۱-۲۶۵.

شهریاران گمنام جلد ۱